۱۰ تا از رایج ترین خطاهای تصمیم گیری! خطای تصمیم گیری شما کدام است؟

۱۰ تا از رایج ترین خطاهای تصمیم گیری! خطای تصمیم گیری شما کدام است؟

لابد با خودتان می گویید اصلاً شناختن خطاهای تصمیم گیری چه فایده ای دارد؟
حتماً شما هم فکر می کنید که تصمیم گیری کار سخت و طاقت فرسایی است!
آیا می دانید دلیل این که گرفتن یک تصمیم این قدر دشوار به نظر می رسد چیست؟
دلیلش خطا های ذهنی انسان است؛ خطاهایی که ما هنگام تصمیم گیری با آنها مواجه می شویم و ما را از داشتن بهترین انتخاب باز می دارند.
در ادامه به شناخت و بررسی ۱۰ تا از رایج ترین خطاهای تصمیم گیری می پردازیم. خطای تصمیم گیری شما کدام است؟
آنچه در این مقاله می خوانیم…

 

۱- خطای به تأخیر انداختن تصمیم گیری

دلیل اینکه برخی تصمیم گیری را به تأخیر می اندازند چیست؟

  • هیچ گزینه ی جذابی برای انتخاب کردن ندارند
  • عدم قطعیت ها
  • مشخص نبودن هدف یا ارزش های شخص
  • عدم ریسک پذیری

اگر شما هم تصمیم گیری را به تأخیر می اندازید، باید دریابید دلیلش چیست. بعد آن را یادداشت کنید. سپس با روش هایی که در مقاله «از دودلی تا بهترین انتخاب! چگونه بهترین تصمیم گیری را داشته باشیم؟» گفتیم، به بهترین انتخاب را خواهید داشت.

اگر دلیل به تعویق انداختن تصمیم گیری خودمان را ننویسیم، چه می شود؟
اگر به خطای تصمیم گیری خود ادامه دهیم؛ علتش را ننویسیم و از روش های درست تصمیم گیری استفاده نکنیم، به زودی دچار تصمیم گیری سریع یا overreact می شویم.
زیرا بلد نیستیم چطور باید بهترین انتخاب را داشته باشیم. در نتیجه وقتی تحت فشار قرار می گیریم و مجبور به تصمیم گیری می شویم، سریع و بی دقت تصمیم اشتباهی می گیریم!

۲- پشیمانی قبل و بعد از تصمیم

برای درک بهتر این خطای تصمیم گیری، باید بدانید که به طور کلی بر اساس تیپ شخصیتی افراد، ۲ نوع تصمیم گیرنده وجود دارد:

۱- maximizer ها

این افراد همیشه به دنبال کامل ترین و بهترین گزینه یا انتخاب هستند. به همین دلیل هیچ وقت اصلاً تصمیم نمی گیرند و یا اگر تصمیم بگیرند، احساس خوبی ندارند. آنها با خود می گویند شاید گزینه ی بهتری وجود داشته باشد. بنابراین از تصمیم گیری دست می کشند.

۲- satisficer ها

این افراد با توجه به معیارهایی که برای خودشان دارند، اگر گزینه ای را پیدا کنند که با ارزش هایشان مطابق باشد، آن را انتخاب می کنند. در نتیجه برخلاف دسته ی قبلی، به دنبال گزینه های دیگری نمی روند!

ذهن ایده آل گرای انسان، همواره در جستجوی بهترین هاست.
در نتیجه برخی قبل از اینکه تصمیمی بگیرند، از تصمیم خود پشیمان می شوند چون فکر می کنند می توانند گزینه های بهتر و بهتری پیدا کنند.
برخی هم بعد از تصمیم گیری پشیمان می شوند. چون احساس می کنند، گزینه های بهتر را از دست داده اند!
هردوی این رفتارها خطای تصمیم گیری افراد maximizer هستند.

امّا راه حل چیست؟
باید ایده آل گرایی خود را کم کنیم!

۳- خطای واگذاری تصمیم به دیگران

برخی به اشتباه، هنگام تصمیم گیری به سراغ مشاور یا فالگیر و از این قبیل افراد می روند. البته شاید راهنمایی گرفتن از مشاورین مجرب، برخلاف فالگیرها کاری منطقی به نظر برسد. ولی به هر حال اینکه تصمیم گیری را کاملاً به فرد دیگری واگذار کنیم، خطای بزرگی است که برخی مرتکب می شوند.

یادتان باشد! فقط شما می دانید که ارزش های تان چیستند. بنابراین فقط شما می توانید در نهایت بهترین تصمیم را بگیرید؛ البته آگاهانه و حتماً به کمک افراد متخصصی مثل مشاورها.

پس چرا برخی دچار این خطای تصمیم گیری می شوند؟
چون می خواهند از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کنند!
و یا از فکر کردن که انرژی زیادی می طلبد و کار سختی است، فرار کنند!

۴- خطای کوری تصمیم گیری

گاهی ناهمجوشی فکر و عمل تصمیم گیرنده، موجب تصمیم گیری کورکورانه ی او می شود.

مثلاً من پزشکی دوست دارم ولی در رشته روانشناسی قبول می شوم.
بعد برخلاف میلم به همه می گویم که من روانشناسی را خیلی دوست دارم!
ولی متأسفانه کم کم وارد ناخودآگاه من می شود و خودم هم باورش می کنم!

چرا؟ چون وقتی درس هایی را می خواندم که دوست نداشتم، مغزم تحت فشار قرار می گرفت.
پس با اینکه حس خوبی ندارم، برای کم کردن فشار، باور می کنم که دوستش دارم!
به این پدیده ناهمجوشی فکر و عمل گفته می شود.

۵- زیاد کردن گزینه ها

آزمایش جالبی در این باره انجام شده است.
تعدادی از افراد را تحت آزمایش قرار می دهند. به این صورت که ابتدا ۶ مربا را با ۵۰ % تخفیف به فروش می رسانند. ۳۰% از افراد تحت آزمایش از آن مرباها می خرند.
سپس ۲۴ مربا را با ۵۰% تخفیف می فروشند. می بینند که فقط ۳% افراد از مرباها خرید می کنند.

چرا؟ علتش این است که انسان ذاتاً ترس از دست دادن دارد. در تصمیم گیری هم در واقع ما با انتخاب یک گزینه، بقیه گزینه ها را از دست می دهیم. پس هرچه گزینه ها بیشتر باشند، ترس از دست دادن ما بیشتر می شود. بنابراین سخت تر انتخاب می کنیم.

در آزمایش مربا هم چون در ابتدا افراد با خرید یک مربا فقط ۵ مربا را از دست می دهند، انتخاب برایشان راحت تر است.
امّا وقتی تعداد مرباها ۲۴ تا شد، با تصمیم گیری ۲۳ گزینه را از دست می دانند. برای همین بیشتر آنها از تصمیم گیری اجتناب نمودند.
در نتیجه زیادکردن گزینه ها باعث ایجاد خطای تصمیم گیری ترس از دست دادن می شود.

۶- خطای تصمیم گیری تأیید خود

مغز ما آدم ها بیش از اینکه دنبال واقعیت باشد، به دنبال امنیت است. یعنی از اطلاعات جدید فرار می کنیم چون اطلاعات آشنای قدیمی به ما حس امنیت بیشتری می دهند. در واقع جرئت روبرویی با آگاهی را نداریم. زیرا برای ما دردناک است.

آزمایش جالبی در سال ۱۹۷۹ انجام شده است. در این آزمایش فردی به نام «جین» را به یک عده معرفی می کنند. به طوری که جین ۵۰% درونگرا و ۵۰% برونگرا بوده است.

بعد از چند روز از نصف آن افراد پرسیدند:
به نظر شما شخصیت جین برای شغل مسئول کتابخانه مناسب است؟
همه تأیید کردند و گفتند که بله چون شخصیتش درونگراست.
سپس از آنها پرسیدند: برای مشاور املاک چطور؟
همه گفتند که نه مناسب نیست. چون باور کرده بودند جین درونگراست.

اما نصف دیگر افراد را آوردند. از آنها اول پرسیدند: به نظر شما شخصیت جین برای شغل مشاور املاک مناسب است؟
همه تأیید کردند و گفتند که بله چون شخصیتش برونگراست.
سپس از آنها پرسیدند: برای مسئول کتابخانه چطور؟
همه گفتند که نه مناسب نیست. چون باور کرده بودند جین برونگراست.

چرا ذهن آنها دچار چنین خطایی شد؟ چون پذیرش اطلاعات قبلی برایشان راحت تر بود.
بنابراین تأیید خود یا تأیید اطلاعات قبلی خود، یکی دیگر از خطاهای تصمیم گیری است.

۷- ترس از دست دادن

همان طور که در خطای تصمیم گیری شماره ۵ هم گفتیم، مغز انسان به خاطر ترس از دست دادن دچار خطا می شود.

مثلاً فرض کنید شما کارمند یک اداره با حقوق ۲ میلیون تومان هستید.
امروز رئیس شما ۲۰۰ هزار تومان بدون هیچ دلیلی (دلش میخواسته) به حقوق ماهیانه شما اضافه می کند. شما چه قدر خوشحال می شوید؟
حالا فرض کنید رئیس شما چند روز بعد بگوید همان ۲۰۰ هزار تومانی را که به خواست خودش به حقوقتان افزوده (در واقع حق شما نبوده)، از حقوقتان کم می کند!
این بار چقدر ناراحت می شوید؟

واقعیت این است که میزان ناراحتی شما به خاطر از دست دادن همان ۲۰۰ هزارتومان، خیلی بیشتر از شادی حاصل از بدست آوردنش است.
چرا؟ دلیلش دقیقاً همان ترس از دست دادن است که پیش از این هم توضیح دادیم.

۸- خطای پیک – اند

پیک به معنای اوج یا قله است و اند به معنای پایان. یکی از خطاهای تصمیم گیری این خطای ذهنی است. ذهن انسان در هر پروسه ای، پیک یا اوج و پایان آن را به خاطر می سپارد.
به همین دلیل ممکن است اطلاعات کاملی از یک پدیده نداشته باشد و فقط با اطلاعات ناقصی که از اوج و انتهای آن به یاد دارد تصمیم بگیرد.

آزمایشی هم در این مورد انجام شده است. ۲ تا آهنگ را به چند نفر می دادند که گوش کنند. یکی آهنگ گوش خراش. یکی هم آهنگی که بیشترش گوش خراش و بد که در آخر آن یک آهنگ خوب و گوش نواز گذاشته بودند.
از آن افراد بعد از اینکه به هر دو آهنگ گوش کردند، پرسیدند که می خواهند کدام آهنگ را دوباره بشنوند؟ همه آهنگی را می خواستند که ترکیبی بود. چون پایان خوش آهنگ در ذهن آنها مانده بود.

بنابراین ذهن انسان به همین راحتی دچار خطا می شود و دچار اختلال در تصمیم گیری های ما می شود!

۹- تله هزینه های از دست رفته

انسان اگر بابت چیزی حتی به اشتباه هزینه کرده باشد، دلش نمی خواهد آن را از دست بدهد. چون برای آن هزینه مادی یا غیرمادی صرف کرده است.

مثلاً شخصی در یک رابطه عاطفی اشتباه است. ولی چون برای آن وقت و احساسش را گذاشته و یا هزینه های مادی صرف کرده، از رابطه خارج نمی شود.
بنابراین تله هزینه های از دست رفته یکی از مهم ترین خطاهای تصمیم گیری است.

۱۰- اثر هاله ای

اثر هاله ای به پدیده ای گفته می شود که مغز انسان ۲ یا چند چیز را به همه پیوند می زند. مثلاً فلان شخص خوشگل است. پس او باهوش هم هست!

در واقع از یک چیز، اصول و قواعد کلی می سازد و آن را به چیزهای دیگری تعمیم می دهد. اثر هاله ای هم یک خطای تصمیم گیری است. چون ممکن است فرد اطلاعات اشتباهی را به یک گزینه ربط دهد!
سخن پایانی: در این مطلب از فرافکر به بررسی و شناخت خطاهای تصمیم گیری پرداختیم. فراموش نکنید که نباید این خطاهای ذهنی را دست کم گرفت. زیرا وجود همین خطاهاست که موجب عدم تصمیم گیری و یا تصمیمات اشتباه می شود. پس سعی کنید با توجه به مطالبی که ارائه شد خطاهای ذهنی تان را شناخته و بهترین انتخاب را داشته باشید.

محتویات دپارتمان در یک نگاه

ترتیب پیشنهادی فرافکر برای مطالعه مطالب دپارتمان

دیدگاهتان را بنویسید