تصمیم گیری درست چه مراحلی دارد؟ چگونه بهترین انتخاب را داشته باشیم؟

تصمیم گیری درست چه مراحلی دارد؟ چگونه بهترین انتخاب را داشته باشیم؟

تصمیم گیری یکی از مهم ترین مسائلی است که همه ما هرروز با آن سروکار داریم.
همین الان تعدادی از تصمیم هایی که امروز گرفته اید را نام ببرید.
یک ساعت بیشتر بخوابم یا نه؟
با مترو بروم یا با تاکسی؟
چای بنوشم یا قهوه؟
اما این ها تصمیمات کوچک، ساده و روزمره هستند.
تصمیم گیری های دشواری هم وجود دارند. زمان هایی که ما دچار دودلی می شویم. وقتی که نمی دانیم بهترین انتخاب کدام است.
شما هم حتما چنین مواردی را تجربه کرده اید! فکر کنید.

مثلاً انتخاب رشته تحصیلی. انتخاب همسر. تصمیم درباره جدایی. تصمیم درباره مهاجرت. انتخاب شغل و … .
به راستی، چه چیزی مانع تصمیم گیری ما می شود؟ چرا نمی توانیم بهترین انتخاب را تشخیص دهیم؟
و مهم تر از همه چطور بهترین تصمیم گیری را داشته باشیم؟
در این مقاله به همه این مباحث می پردازیم و به همه سوالات شما درباره دودلی و تصمیم گیری پاسخ می دهیم. پس تا پایان با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله می خوانیم…

۱- تصمیم با ذهن خودآگاه یا ناخودآگاه

۲- انواع تصمیم گیری

۳- پتانسیل محدود مغز برای تصمیم گیری

۴- مراحل تصمیم گیری

۱-۴- تعریف مسئله
۲-۴- هدف
۳-۴- گزینه ها و پیامد هرکدام
۴-۴- عدم قطعیت و ترس
۵-۴- داد و ستد
۶-۴- شناخت خطاهای رایج تصمیم گیری
۷-۴- مسئولیت پذیری و اقدام
زندگی امروز ما، حاصل جمع تعدادی تصمیم است که در گذشته گرفته ایم.  (آلبرت کامو) بنابراین درباره اهمیت تصمیم گیری می فهمیم که زندگی آینده ما هم حاصل جمع تصمیم هایی است که امروز می گیریم.

۱- تصمیم با ذهن خودآگاه یا ناخودآگاه

همان طور که در کارگاه های مهارت تصمیم گیری و رهایی از دودلی فرافکر گفته شد، ذهن خوآگاه ما فقط حدود ۵ درصد از تصمیمات ما را بر عهده دارد. بنابراین ۹۵% افکار، احساسات و رفتار ما به صورت ناخودآگاه است.
ناخودآگاه همانند بچه ای است که یک دست او در دست شماست. و دست دیگرش در دست کائنات؛ ناخودآگاه قدرت خیلی زیادی دارد. ولی متأسفانه شعور ندارد! یعنی نمی تواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد.

بنابراین تصمیم های مهم و حیاتی زندگی نباید در ناخودآگاه صورت گیرند. در حالیکه گفتیم ۹۵% تصمیمات ما در ناخودآگاه است. پس چه کاری باید انجام دهیم؟
باید باورها و دستورالعمل هایی را که در ناخودآگاه ما ثبت شده و باعث می شوند تصمیمات غلط بگیریم، از ذهن ناخودآگاه پاک کنیم و به ذهن خودآگاه خود منتقل کنیم.
فایل های صوتی و ویدیویی دوره مهارت تصمیم گیری و رهایی از دودلی را به طور کامل از طریق سایت فرافکر تهیه فرمایید.

۲- انواع تصمیم گیری

الف) تصمیم گیری سیستم ۱: شهودی

نوعی از تصمیم گیری که برای انتخاب قکر نمی کنیم. بلکه همان مسیر همیشگی را انتخاب می کنیم.
مثلاً شیوه ی راه رفتن ما. هیچ وقت برای اینکه راه برویم، به این که چطور راه برویم فکر نمی کنیم. بلکه مثل همیشه قدم بر می داریم.

ب) تصمیم گیری سیستم ۲: استدلالی

نوعی از تصمیم گیری که به فکر کردن نیاز دارد. مثل انتخاب رشته، شغل یا همسر.

اساس تصمیم های اشتباه ما این است: برای تصمیم گیری هایی که نیاز به تفکر و استدلال دارد، شهودی تصمیم می گیریم! فکر نمی کنیم!

 

۳- پتانسیل محدود مغز برای تصمیم گیری

ما در یک سری از تصمیم گیری ها، این قدر وقت صرف می کنیم و به نتیجه نمی رسیم که ذهن تحت فشار قرار می گیرد. بنابراین مغز برای فرار از این فشار، دستور می دهد که این تصمیم گیری را فراموش کنیم و میانبرهایی برای رهایی از دودلی های این چنینی ایجاد می کند.

مثلاً مدت هاست دودل هستی که از رابطه ای که از آن احساس رضایت نمی کنی، خارج شوی یا نه؟ و نمی توانی تصمیم بگیری.
در این صورت ذهن دستور می دهد که فراموش کنی. میانبری که میسازد به طوری است که از این پس حتی ناخودآگاهت باور می کند که رابطه خیلی خوبی داری.

هدف ما نیز در این مقاله از فرافکر این است که با ارائه ی روش هایی، این میانبرهای ذهنی را حذف کنیم. در نتیجه ذهن از تصمیم گیری های مهم زندگی فرار نمی کند.

عملکرد نیمکره های مغز

نیمکره چپ مفز انسان مسئولیت و توانایی جمع آوری اطلاعات را دارد.
نیمکره راست مغز ما وظیفه تحلیل را برعهده دارد. زمانی نیمکره راست مغز ما کار می کد که حال ما خوب باشد.
به همین دلیل است که هنگام وقوع یک مسئله، گفته می شود، باید ابتدا اطلاعات کافی را جمع آوری کنید. سپس همه چیز را رها کنید. کاری را انجام دهید که حالتان را خوب می کند.
برای این که برای حل مسئله نیاز به تحلیل دارید که بر عهده نیمکره راست مغز شماست. پس باید حال شما خوب باشد که نیمکره راست مغز شما کار کند.

تصمیمات مهم، جایگزین تصمیمات کم اهمیت

بعضی از ما هرروز وقت زیادی را صرف تصمیمات بی اهمیت می کنیم. مثلاً اینکه امروز چه غذایی بپزم؟
این تصمیمات کم ارزش انرژی زیادی از مغز ما می گیرند. توانایی مغز انسان نیز محدود است. بنابراین اگر انرژی مغزمان را صرف انتخاب های کم ارزش کنیم، مغز پاسخگوی تصمیمات مهم ما نخواهد بود.

در نتیجه باید یک بار برای همیشه تصمیمات کم ارزش را جمع بندی کنیم و انرژی خود را بیشتر از این هدر ندهیم.
مثلاً درباره همان آشپزی، می توانیم یک بار یک لیست غذا آماده کنیم. این طوری دیگر نیاز نداریم که هرروز برای انتخاب غذا وقت و انرژی صرف کنیم.

۴- مراحل تصمیم گیری

مرحله ۱- تعریف مسئله

باید بیندیشید که دقیقاً مشکل چیست؟ چرا نمی توانید تصمیم گیری کنید؟
چه چیزی مانع تصمیم گیری شما شده؟ مسئله را برای خودتان شفاف سازی کنید. این اولین مرحله برای گرفتن بهترین انتخاب است.

تصمیم گیری برای حرکت از وضعیت کنونی و رسیدن به یک وضعیت جدید است. ما وضعیت جدید را مقصد می نامیم.
علت این که می خواهیم حرکت کنیم چیست؟ چرا تصمیم می گیریم؟
چون: یا ۱- مقصد جذابیت یا جذابیت هایی برای ما دارد که ما را به سمت خودش می کشد.
یا ۲- وضعیت الان ما سختی هایی ایجاد می کند و ما را تحت فشار قرار می دهد که باعث می شود، بخواهیم از این وضع خارج شویم.

 

مرحله ۲- هدف

باید بدانید که دقیقاً چه چیزی شما به سمت مقصد را جذب می کند؟ یا چه چیزهایی شما را از شرایط کنونی فراری می دهد؟

تفاوت ارزش، هدف و گزینه

تفاوت این ۳ مورد را با یک مثال توضیح می دهیم: یک فوتبالیست را فرض کنید.

هدف او این است که یک فوتبالیست معروف شود.

ارزش های او: رقابت طلبی، پشتکار، دیده شدن

گزینه های او: تیم های مختلفی که می تواند در آنها بازی کند.

نکته جالب این جاست! اگر این بازیکن طی اتفاقی فلج شود، آیا می تواند به هدفش برسد؟ نه!
اما او می تواند از طریق هدف دیگری به ارزش های خودش برسد.

در واقع هدف، وسیله ای برای رسیدن به ارزش هاست. هم چنین گزینه ها، راه های رساندن ما به هدف ما هستند.
پس چیزی که اهمیت دارد، ارزش های ماست. پس باید ارزش های خود را بشناسیم!

چگونه ارزش های خود را بشناسیم؟

۱- بر اساس شادی و ناراحتی

چه زمانی خوشحال شدی؟ چه وقت ناراحت شدی؟ ریشه ناراحتی و خوشحالی تو چه بوده؟ با جستجوی ریشه اینها، می توانی به ارزش هایت برسی.

مثلاً من زمانی که در مسابقات رتبه اول را کسب می کنم، خوشحال می شوم. چرا؟ چون احساس می کنم برتر هستم. پس یکی از ارزش های من برتری طلبی است!

۲- بر اساس افراد الگو

چه کسانی برای شما جذاب هستند؟ الگوهای شما در زندگی چه کسانی هستند؟ چرا؟ کدام ویژگی آنها برای شما جذاب است؟
از پاسخ این سوال به ارزش های خود پی خواهید برد.

مثلاً الگوی من مادرم است. چرا؟ چون خیلی صبور است. پس ارزش من می تواند صبور بودن باشد!

سلسله مراتب ارزشی

بعد از اینکه ارزش های خود را شناختید، آنها را اولویت بندی کنید. این کار در داشتن بهترین انتخاب خیلی کمک می کند.

مرحله ۳- گزینه ها و پیامد هرکدام

در این مرحله چند گام در پیش داریم:

گام ۱: تولید گزینه ها

یعنی بدانی گزینه های مختلفی که بین آنها نمی توانی بهترین انتخاب را تشخیص دهی، کدام است.

گام ۲: اهداف

یعنی از هر کدام از این گزینه ها، به چه هدفی میرسی؟ هم چنین باید شفاف سازی کنی که منظورت از آن هدف چیست؟ و میزان اهمیت هدفت را با A و B و C و D مشخص کن. (مهم ترین را با A و کم اهمیت ترین با D مشخص کنید.)

مثلاً شغل X برای من یک گزینه است. هدف من از این گزینه پول است. پول برای من اهمیت خیلی زیادی دارد: A
شفاف سازی هم یعنی بگویی منظورت از پول دقیقاً چقدر است.

گام ۳: پیامد هر هدف

وضعیت کنونی شما چقدر با هدفی که دارید، مطابقت دارد؟ از ۱ تا ۱۰ به آن نمره دهید.
افق زمانی داشته باشید. (یک ماه تا چند سال بعد)
سپس مشخص کنید اگر این گزینه را انتخاب کنید، در آینده چقدر به این هدف خواهید رسید؟ از ۱ تا ۱۰ به آن وضعیت امتیاز دهید.

نکته مهم: اگر نمی دانید که در آینده چه اتفاقی می افتد، نگران نباشید! در مرحله بعد به عدم قطعیت ها می پردازیم.

گام ۴: حذف گزینه هایی که اهمیت کمتری دارند

با توجه به حروف A تا D که برای هدف هر گزینه مشخص کرده بودید، کم اهمیت تر ها را تا آنجا که می توانید حذف کنید. این کار از پیچیدگی تصمیم گیری می کاهد.

مرحله ۴- عدم قطعیت و ترس

موانع تصمیم گیری چه چیزهای هستند؟

  • عدم شناخت دقیق ارزش ها
  • عدم قطعیت ها
  • ترس های حاصل از سختی های راه و یا عدم شناخت مقصد

ما داریم یکی یکی این موانع را از سر راه مان بر می داریم. برای از بین بردن یا کاهش عدم قطعیت ها چند گام در پیش داریم:

گام ۱: ۶ کلاه تفکر

ادواردوبونو درباره تصمیم گیری نظریه ای داده که می گوید علت این که هر تصمیمی می گیریم، پشیمانی به بار می آورد چیست؟
او باور دارد که علتش این است که از جنبه های مختلف به مسئله نگاه نمی کنیم.

بنابراین ۶ کلاه تعریف می کند:

کلاه زرد: مثبت اندیش
کلاه سفید: واقع نگر
کلاه قرمز: دیدگاه احساسی
کلاه مشکی: دیدگاه نقادانه
کلاه سبز: دیدگاه خلاق
کلاه آبی: بر کلاه های دیگر نظارت می کند. تمام جنبه ها را در نظر می گیرد.
کلاه آبی در واقع کلاهی است که ما باید موقع تصمیم گیری بر سر بگذاریم.

بنابراین از جنبه های مختلف به عدم قطعیت ها بنگرید و بگویید از دیدگاه های مختلف، چه اتفاقی ممکن است بیفتد.
مثلاً من در مرحله قبل نمی دانستم که اگر به کشور دیگری مهاجرت کنم، چه میزان رفاه خواهم داشت. در این مرحله از دیدگاه های مثبت نگر، واقع نگر، نقاد، احساسی و خلاق به مسئله نگاه می کنم. مشخص می کنم از هر دیدگاهی چه اتفاقی ممکن است برای من از لحاظ رفاهی بیفتد.

گام ۲: تعیین درصد احتمال

در این قدم، باید بگویید که هر کدام از جنبه های مختلف که در گام ۱ بررسی کردید، چقدر احتمال دارد که اتفاق بیفتد؟

گام ۳: ریسک پذیری من چقدر است؟

باید تعیین کنید که آیا می توانید ریسک اتفاق های بالا را با درصد احتمال های مشخص شده، بپذیرید؟

گام ۴: خلاقیت و محک برای کاهش ریسک

در این گام با استفاده از خلاقیت، راه هایی برای محک زدن عدم قطعیت در گزینه ها پیدا می کنیم. سپس آنها را محک می زنیم.
مثلاً با مدلسازی شرایط. به فرض اگر می خواهی مهاجرت کنی و نمی دانی می توانی ترس از تنهایی را تحمل کنی یا نه. می توانی مدتی را در شهر دیگری تنها زندگی کنی و محکش بزنی.

مرحله ۵- داد و ستد

افق زمانی داشته باشید! به آینده بیندیشید. تصمیم شما چگونه آینده شما را تغییر میدهد؟ ۳ ماه دیگر کجایی؟ ۱ سال دیگر کجایی؟ ۵ سال بعد تو چطور خواهد بود؟

سپس با خود فکرکنید که آیا این تصمیم ارزش عمل دارد؟ یا این تصمیم مرا به ارزش هایم نزدیک تر می کند؟
جواب دادن به این سوال فقط از طریق شناخت دقیق و کامل ارزش ها ممکن است. پس از مراحل قبل به هیچ وجه چشم پوشی نکنید!

مرحله ۶- شناخت خطاهای رایج تصمیم گیری

برخی خطاهای تصمیم گیری هستند که ما را از اتخاذ بهترین تصمیم باز می دارند. پس باید آنها را بشناسیم تا بتوانیم از آنها خلاص شوید. این خطاها عبارتند از:

  • به تأخیر انداختن تصمیم گیری
  • پشیمانی قبل و بعد از تصمیم
  • واگذاری تصمیم به دیگران
  • کوری تصمیم گیری
  • زیادکردن گزینه ها
  • خطای تأیید خود
  • ترس از دست دادن
  • خطای پیک- اند
  • تله هزینه های از دست رفته
  • اثر هاله ای

 

مرحله ۷- مسئولیت پذیری و اقدام

در این مرحله، با توجه به مراحل قبل باید به نکات زیر دقت کنید و سپس بهترین انتخاب و تصمیم گیری را داشته باشید.

۱- مهارت اجرای تصمیم به اندازه ی خود تصمیم گیری اهمیت دارد.

۲- مشخص کن چه مسئولیت هایی را می پذیری؟

۳- موانع تصمیم گیری خودت را تعیین کن! ترس های تو چیست؟

۴- افق زمانی شما و برنامه عملی برای داشتن بهترین انتخاب باید مشخص باشد.

۵- با خودت فکر کن و به نتیجه برس! چطوری متعد به اجرا می شوی؟

جمع بندی مطالب: چه چیزی شما را از تصمیم گیری باز می دارد؟ هر چه هست، با توجه به آموزش های این مطلب، کمر همت ببند و شروع کن!

۲- با خودت فکر کن. آیا این تصمیم ارزش تلاش و صرف انرژِی بیشتر را دارد؟

۳- جزئیات کلافه کننده را حذف کن تا پیچیدگی تصمیم گیری کمتر شود!

محتویات دپارتمان در یک نگاه

ترتیب پیشنهادی فرافکر برای مطالعه مطالب دپارتمان

دیدگاهتان را بنویسید