چند نمونه ی واقعی از کمال طلب ها و روش های مورد استفاده برای درمان آن ها!

چند نمونه ی واقعی از کمال طلب ها و روش های مورد استفاده برای درمان آن ها!

دستورالعمل یک کمال طلب برای شکست دادن خود چیست؟
کمال طلب ها واقعاً چه ویژگی هایی دارند؟ کدام روش بهترین راه درمان کمال طلبی است؟
در این مقاله درباره چند نمونه ی واقعی از افراد کمال طلب خواهید خواند؛
اینکه آنها چه ویژگی هایی دارند؟ آیا از سایر افراد موفق تر هستند؟
و اینکه تا به حال چه راه هایی برای درمان آنها مورد استفاده قرار گرفته است؟

آنچه در این مقاله می خوانید:

 بررسی نمونه هایی از افراد کمال طلب

برنز برای ارزیابی کیس‌های وخیم کمال طلبی و بررسی این طرز فکر که آیا کمال طلبی می‌تواند برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت کمک کننده باشد یا خیر، پرسشنامه‌ای طراحی کرد.
این پرسشنامه که برای ارزیابی میزان رفتار کمال‌گرایانه در کارمندان یک آژانس بیمه طراحی شده بود بین ۳۴ نفر از موفق‌ترین فروشندگان بیمه در فیلادلفیا که درآمد سالانه‌ی آنها بین ۲۹۰۰۰ تا ۲۵۰۰۰۰ دلار بود، پخش شد.

بعد از بررسی پرسشنامه‌‌ها مشخص شد که ۱۸ نفر از این فروشندگان موفق بیمه، رفتاری کمال گرایانه (از نوع شناختی) دارند. در حالی ۱۶ نفر دیگر هیچ نشانه‌ای از کمال طلبی نداشتند.
در همین حین پرسشنامه‌ی دیگری هم برای سنجش میل افراد به ارزیابی ارزش فردی و عزت نفس خود و دیگران براساس میزان موفقیت و کارآمدی طراحی شد.

پرسشنامه ی تله کمال طلبی ؛ آیا من هم یک کمال طلب هستم؟

پرسشنامه کمال طلبی و تشخیص کمال طلب ها

نتیجه بررسی پرسشنامه های کمال طلبی و عزت نفس

برنز پیش از دریافت نتایج حدس می‌زد که احتمالا بالاترین درآمدها توسط افراد کمال طلب به دست می‌آیند.
اما نتایج واقعا شگفت انگیز بودند، چرا که میانگین درآمد افراد کمال طلب تفاوت چندانی با میانگین درآمد افراد عادی نداشت.
درواقع می‌توان گفت نتایج کاملا خلاف تصور برنز بودند.
کمال طلب‌هایی که ارزش فردی و دریافت حقوق بیشتر رو به هم مرتبط می‌دانستند، سالانه به‌طور متوسط تنها ۱۵۰۰۰ دلار درامد داشتند که از حتی کمتر از درآمد افراد عادی بود.

برنز متوجه شد که افراد کمال طلب در این مجموعه برای این عادت روحی (کمال طلبی) هزینه‌ای را پرداخت می‌کنند که البته اصلا عجیب و دور از ذهن نیست. اسنادی درمورد ورزشکاران بسیار موفق وجود دارد که نشان میدهد هیچکدام از آنها رفتار کمال گرایانه نداشتند.

کمال طلبی و ورزشکاران

مایکل ماهونی و همکارانش در دانشگاه پِن، طی بررسی هایی متوجه شدند که ورزشکارانی که رفتاری خیلی خاض و متکبرانه داشتند، در مسابقات انتخابی المپیک بدترین نتایج رو به دست آوردند و موفق نشدند.
مطالعات نشان دادند که این افراد تمایل شدیدی به کم اهمیت شمردن شکست‌های قبلی دارند و این در حالی است که همین ورزشکاران در حین رقابت از فکر به شکست و ناتوان بودن خودشان تا سر حد حملات پنیک پیش رفتند.

اندرو مِیِر و همکارانش با بررسی موفق‌ترین بازیکنان راکتبال بر مشاهدات ماهونی صحه گذاشتند. در بررسی های این گروه مشخص شد که بازیکنانی که از مهارت‌ چندانی در بازی برخوردار نیستند بعد از باخت سخت‌تر با غم این موضوع کنار می‌آیند و تمایل بیشتری به تعیین استانداردهای بالاتر دارند.

ورزشکاران کمال طلب

کمال طلب ها و سیستم آموزشی 

کمال گرایی تاثیر منفی بسیار زیادی هم بر سیستم آموزشی میگذارد. در پژوهشی که به دلیل ترک تحصیل دانشجویان مدرسه‌ی حقوق پنسیلوانیا و با همکاری فیلیپ بِک معاون آموزشی این مرکز انجام شد، ۲۵ دانشجو مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج نشان می‌داد که ۸۰٪ از این دانشجویان که همگی سال اول رشته‌ی حقوق هستند، به دلیل سطح بالای استرس به دنبال مشاوره هستند.
بیشتر این دانشجویان به دلیل افسردگی و اضطراب شدید در فکر ترک تحصیل بودند. پس از بررسی تک به تک این دانشجویان تیم برنز متوجه ردپای تفکر کمال گرایانه در بین این دانشجویان شد.

دانشگاه حقوق برای پذیرش دانشجو سختگیری بسیاری دارد و بچه‌‌هایی که موفق به پذیرفته شدن در این دانشگاه می‌شوند افرادی هستند که در دبیرستان جزو برترین دانش‌آموزان بوده‌اند. این افراد در عین حال که می‌دانند تحصیل در این رشته شغل و آینده خوبی برایشان به دنبال دارد، اما شدیدا از پذیرش نقش‌‌هایی که در آن نفر اول یا برتر نباشند وحشت دارند.

کمال طلبی و سیستم آموزشی


درمان کمال گرایی

با اینکه که کمال گرایی نوعی اختلال ژنتیکی و موروثی نیست اما می‌تواند با انتقال عادات رفتاری، به نسل‌‌های بعد منتقل شود.

باید بدانیم افرادی که به صورت انتخابی این روند فکری را دنبال می‌کنند لزوما در زندگی خود ناراحت یا ناکارآمد نیستند، با این حال اگر این کمال گرایی بر حسب عادت در آنها ایجاد شده باشد می‌توانند از کمک‌های درمانی استفاده کنند.

روشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می‌گیرد درمان شناخت رفتاری نام دارد که سعی در تغییر برخی پروسه‌های شناختی همچون ادراک، اعتقادات یا آرزوهایی دارد که باعث ایجاد استرس یا افسردگی در فرد می‌شوند.
برای شروع پروسه، درمانگرها متوجه شدند که می‌توانند رفتارهای کمال‌گرایانه‌ی خود مخرب را با مطرح کردن سوالات سقراطی استخراج کنند.

یک داستان واقعی

یکی از دانشجویان سال اولی حقوق به نام فِرِد در اولین جلسه‌ی درمان خود اعتراف کرد که وقتی استاد اسمش را صدا می‌زند ناخودآگاه شروع به توپوق زدن میکند.
به همین منظور برنز هم تصمیم گرفت تا این موضوع را با پرسیدن سوالات سقراطی مورد بررسی قرار دهد:

دیوید: خب همه سر کلاس توپوق می‌زنن فرد چرا این موضوع خاص انقدر ناراحتت می‌کنه؟

فرد: خب اینجوری از خودم یه احمق می‌سازم!

د: خب گیریم از خودت یه احمق بسازی! کجای این موضوع ناراحتت می‌کنه؟

ف: به این خاطر که همه بخاطر این توپوق بهم خیره میشن

د: خب گیریم بهت خیره بشن بعدش چی؟

ف: اونوقت احساس بدی بهم دست میده

د: خب برای چی؟ چرا باید از نگاه دیگران حس بدی بهت دست بده؟

ف: نگاهشون به این معنیه که آدم ارزشمندی نیستم، به علاوه این موضوع کارمو با مشکل مواجه می‌کنه، نمره‌هام بد میشه و شانسمو برای وکیل شدن از دست می‌دم و ممکنه هرگز نتونم تو هیچ دادگاهی حاضر بشم!

د: و بعدش چی؟ این برات چه معنایی داره؟

ف: این به این معنیه که در کاری که تمام عمرم آرزوشو داشتم شکست می‌خورم

د: اونوقت این موضوع برات چه معنایی داره؟

ف: زندگیم خالی میشه و معنیش اینه که من یه بازندم!

می‌بینید که در همین مکالمه‌ی کوتاه فرد گرایش کمال‌گرایانه‌ی خود را که موجب آزارش شده بود برای دیوید رو می‌کند.
او معتقد بود که اگر موفق یا تایید نشود در رسیدن به اهدافش دچار مشکلات اساسی خواهد شد!
حال که با روش تشخیص کمال گرایی آشنا شدیم باید بدانیم که رو‌ش‌های درمانی قدیمی برای درمان کمال گرایی جوابگو نیستند.

درمان کمال طلب ها

تغییر روش‌های درمانی قدیمی و جایگزینی آنها با روش‌های جدید

برای تغییر روش‌های درمانی قدیمی اول از افراد کمال طلب خواسته می‌شود تا لیستی از مزایا و معایب کامل و عالی بودن تهیه کنند.
به این ترتیب آنها مثل مشتری‌هایی که نسبت سود به هزینه را می‌سنجند، متوجه می‌شوند که کمال گرایی نفعی برایشان ندارد.
این آگاهی آنها رو تشویق می‌کند تا ذره ذره با کمال‌گرایی خود مبارزه کنند.

ویژگی های افراد کمال طلب

بسیاری از افراد کمال طلب به دلیل فشار روانی موجود از کار لذتی نمی‌برند و احساس رضایتمندی نمی‌کنند، بنابراین لازم است تا در مرحله‌ی بعد برای معطوف کردن توجه آنها به فرایند انجام کار (به جای نتیجه) از آنها خواسته شود تا ۱۰تا کارهایی را که موجب رشد و پیشرفتشان می‌شود لیست کنند و به آنها براساس میزان رضایتشان از ۱ تا ۱۰۰ نمره بدهند.

از خصایص دیگر افراد کمال طلب داشتن تفکر صفر و صدی (همه چیز یا هیچ چیز) است. در واقع آنها یا بهترین را می‌بینند یا اصلا نمی‌بینند.
در فرایند تغییر عادات کمال طلبانه، یکی از مراحل اصلی، تغییر این طرز فکر صفر و صدی است. بنابراین از افراد کمال طلب خواسته می‌شود تا دنیا را با نگاه معنا دار تری در دسته‌بندی صفر یا صد قرار بدهند.
مثلا آنها باید از خود بپرسند که آیا دیوارهای این اتاق کاملا تمیز هستند یا کاملا کثیف؟ یا از خود بپرسند که که آیا این شخص کاملا خوش قیافه‌ است؟ یا کاملا زشت است؟ یا نه چیزی بین این دو حالت هست؟

این تمرین معمولا غیرمنطقی بودن تفکر دو بخشی صفر یا صد را به نمایش می‌گذارد. برای اینکه بهتر با این موضوع ارتباط برقرار کنید مثالی می‌زنیم:

یکی از کیس‌های تحت درمان گزارش داده بود که بعد از این تمرین‌ متوجه شده است که جهان به دو دسته‌ی خوب مطلق و بد مطلق تقسیم نمی‌شود.
درواقع بیمار به محض اینکه متوجه شناخت دو بخشی خود شود شروع به جایگزین کردن افکار واقع‌گرایانه می‌کند.

تمرین هایی برای درمان کمال طلبی

از دیگر تمرین‌هایی که به تغییر عادت در افراد کمال طلب کمک می‌کند، یادداشت کردن افکار (ادراک) خود منتقدانه به صورت روزانه است.
این نوع خاص از ادراک به افکار خودکار یا  اتوماتیک شهرت دارند. علت این نامگذاری این است که این افکار بدون خواست فرد وارد مغز می‌شوند و خود را برای فرد قابل باور جلوه می‌دهند و این در حالی است که ممکن است در چشم اطرافیان فرد کاملا غیرعقلانی به نظر برسند.

نوشتن این افکار به طور روزانه باعث خواهد شد تا فرد متوجه نوع اعوجاج فکری خود بشود و بتواند افکار قابل دستیابی‌تر و قوی‌تری را جایگزین آنها کند. به این افکار قوی‌تر «پاسخ منطقی» گفته می‌شود.

مثال

برای درک بهتر این موضوع کیسی را با هم بررسی می‌کنیم:

دانشجویی کمال طلب در ساعت ۴:۳۰ عصر به دلیل مشکلات مقاله‌ای که باید در ساعت ۵ تحویل می‌داد دچار وحشت‌زدگی شده بود. دانشجو شدیدا اصرا داشت تا زمان ارائه به تعویق انداخته شود تا بتواند بیشتر روی مقاله کار کند. در حالی که همین دانشجو سال گذشته به دلیل مشابه یک سال از تحصیل کناره‌گیری کرده بود تا بتواند روی مقاله کار کند.

این بار او سعی کرد تا با یادداشت کردن افکار خودکار خود متوجه فشار وارد بر ناخودآگاهش بشود و بر آنها غلبه کند. به این ترتیب او شروع به نوشتن کرد:
وقتی استاد غلط‌‌های تایپی مقاله را ببیند با خود فکر می‌کند که من اصلا روی مقاله‌ام کار نکرده‌ام و دانشجوی بی‌مسئولیتی هستم، در نتیجه پایین‌ترین نمره را به من خواهد داد.

او با نوشتن این متن متوجه شد که درگیر تفکر صفر یا صد شده است و براساس آن برای خود نتیجه‌ای خیالی متصور شده است. پس از کشف این موضوع دانشجو شروع به نوشتن پاسخ‌های منطقی کرد:

استاد متوجه غلط‌های تایپی من می‌شود اما کل مقاله را بررسی می‌کند و احتمالا متوجه می‌شود که مقاله‌ی من دارای بخش‌های خوبی است. امکان ندارد که او تنها به این خاطر که مقاله‌ام همه چیز تمام نیست فکر کند من دانشجوی بی مسئولیتی هستم. از آنجا که همیشه نمرات بالا می‌گیرم، احتمال اینکه برای مقاله نمره‌ی کمی بگیرم بسیار پایین است.

این جواب‌ها سطح استرس فرد را تا سطح قابل تحملی کاهش دادند و او نیز پس از ارسال مقاله نمره‌ی بالا و تعریف و تمجید بسیاری از جانب استاد دریافت کرد.
در این مرحله فرد تحت درمان با دریافت بازخوردهای مثبت متوجه شد که لازم نیست برای تایید شدن بی نقص باشد.

دردسرها و مشکلات کمال طلب ها

یکی دیگر از فجایعی که کمال طلب‌ها را به وحشت می‌اندازد، عدم پذیرفته شدن توسط دیگران است. بسیاری از این افراد باور دارند که اگر موفق نباشند سایرین به آنها فکر نخواهند کرد یا برایشان ارزشی قائل نخواهند بود اما از این تفکر جالب‌تر این است که آنها این تفکر را مورد ارزیابی و پرسش قرار نمی‌دهند!

معمولا افراد کمال طلب با شک و تردید زیادی به گفته‌های روان درمانگر مبنی بر آزمایش حقیقی بودن این طرز فکر تن می‌دهند و اغلب با دیدن نتایج آزمایش شوکه می‌شوند.

مثال

یکی از وکلای فیلادلفیایی مدام از استرس کاری ناشی از این طرز فکر که در صورت ارتکاب خطا یا باختن پرونده‌ای نزد دیگران بی‌ارزش خواهد شد، شکایت می‌کرد. او قبول کرد تا در این مورد از همکارانش سوال کند و با دریافت پاسخ‌ها حسابی شوکه شد. چرا که بیشتر همکاران او جواب داده بودند که از توپوق زدن یا اشتباه کردن او بسیار خوشحال می‌شوند چرا که متوجه می‌شوند او هم آدم است و ماشین نیست!

البته تضمینی وجود نداشت که او در این فرآیند از همه بازخورد خوبی دریافت کند، چرا که ممکن بود این سوال را از یکی از همکاران کمال‌گرای خود بپرسد و البته همین اتفاق هم افتاد!

با این حال می‌توان با آموزش تمریناتی از قبیل همدلی، پرس و جو و خلع سلاح که از تمارین کلامی جودو هستند، نتایج انتقادات تند و تیز را به نفع مراجعه کننده تغییر داد. این تمرین‌ها که به صورت نقش بازی کردن بین مراجع و درمانگر انجام می‌شود، تا رسیدن مراجع به آرامش درونی و یادگیری پاسخگویی براساس آرامش و عزت نفس ادامه می‌یابد.

از مشکلات دیگر افراد کمال طلب این است که اغلب آنها بر این باورندکه تعیین بالاترین استانداردهای شخصی می‌تواند منجر به دریافت بهترین نتیجه‌‌ها و همچنین رضایت شود، اما هیچکدام از این افراد حاضر به زیر سوال بردن و آزمایش این طرز فکر نیستند.

آنها تقریبا تمام موفقیت‌های زندگی خود را با کمال طلبی مرتبط می‌دانند و این پیشنهاد که آنها علی رغم این استانداردها افرادی موفق هستند و این موضوع ربطی به استانداردهای بالا ندارد باعث می‌شود تا از درون احساس رویایی و خیالاتی بودن کنند.

روش درمان

روان شناسان برای مقابله با این طرز فکر پیشنهاد می‌دهند که این استانداردها به عنوان چکیده‌ای خیالی از ذهن در نظر گرفته شوند که افراد برای تشویق خودشون می‌سازند. حتی ممکن است که افراد کمال‌گرا قصد تست کردن تک تک آنها تا رسیدن به نتیجه‌ی مناسب را داشته باشند.
یک فرد عادی در هر یک از مراحل یاد شده ممکن است به دنبال رسیدن به نتایج عالی، خوب، بالاتر از متوسط، متوسط، پایینتر از متوسط یا قابل قبول باشد. اما بیشتر کمال‌گراها در مواقعی که درمانگر از آنها می‌خواهد تا به دنبال نتیجه‌ای به جز عالی باشند دچار وحشت می‌شوند.
برای مثال اگر درمانگر از آنها بخواهد که صرفا برای امتحان کردن به دنبال نتیجه‌ی متوسط باشند، متداول‌ترین عکس‌العمل آنها به این درخواست حالت انزجار است.

در این زمان درمانگر باید به مراجع کمال گرای خود توضیح دهد که از نظر آماری عملکرد افراد به طور اجتناب ناپذیری در نیمی از مواقع پایین‌تر از حد متوسط و در نیم دیگر بالاتر از حد متوسط است.
به این ترتیب می‌توان این بحث را مطرح کرد که تعیین اهداف عالی و بهترین بودن در همه‌ی زمان‌ها عملا بی‌ثمر و غیرممکن است.
درواقع امکان بهترین بودن هر شخص در هر فعالیتی تنها یک بار در کل زندگی فرد رخ می‌دهد و این یعنی هدف گذاری برای بهترین بودن تقریبا شکست را تضمین می‌کند.

درمقابل اگر اهداف متعادلی را در نظر بگیریم امکان رسیدن به آنها و حتی فراتر از آن بالا خواهد رفت.

سخن پایانی 

کمال گرایی را به جرات میتوان بیماری قرن دانست. در این مقاله؛ تاثیر کمال گرایی در دو سیستم ورزش و آموزش مورد بررسی قرار گرفت. 
برای درمان آن در این مقاله به چندین مورد اشاره شده است. با استفاده از این روش های درمانی؛ کمالگرایی آسیب زننده را از خود دور کنید. 

برگرفته از مقاله کمال طلبی دیوید برنز

پیشنهادات ویژه برای این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید