ترس از تنهایی یا مونوفوبیا چیست و به چه دلیل در وجود برخی افراد شکل می گیرد؟

ترس از تنهایی یا مونوفوبیا چیست و به چه دلیل در وجود برخی افراد شکل می گیرد؟

ترس از تنهایی یا مونوفوبیا چیست؟
آیا مفهوم انواع تنهایی را می دانید؟
به چه دلیل برخی افراد از تنها شدن می هراسند؟
ترس از تنهایی در بزرگسالی چه عواقبی دارد؟
چگونه از این ترس رهایی یابیم؟
در این مطلب، ابتدا به بیان مفهوم ترس از تنهایی می پردازیم.
سپس ریشه های ابتلا به مونوفوبیا یا ترس از تنها شدن را بررسی می کنیم.
اثرات آن را در بزرگسالی می خوانیم و چاره ای برای درمانش می اندیشیم.
آنچه در این مقاله می خوانیم…

۱- مونوفوبیا یا ترس از تنهایی چیست؟

مونوفوبیا یا ترس از تنهایی اصطلاحی است که برای ترس از چند نوع مجزا از تنهایی به کار می رود.
برخی افراد از جدا شدن از یک شخص خاص می ترسند.
برخی دیگر هم از تنها زندگی کردن هراس دارند. تنها بودن در خانه و یا در جمع احساس تنهایی کردن!
این ترسها ممکن است علت مشترکی داشته باشند یا اصلاً هیچ وجه اشتراکی نداشته باشند.

در یک بررسیِ جهانی بهداشت روان، ۲ عامل بسیار مهم ترس از تنهایی مشخص شده است:
عدم تامین نیازهای دوران کودکی.
و ایجاد آسیب های روحی در زندگی کودک.
اینها عوامل خطری هستند که به مونوفوبیا یا اختلال اضطراب تنهایی منجر می شوند!

۲- ریشه ترس از تنهایی چیست؟

تعابیر مختلفی از تنهایی وجود دارد که ترس از هر نوع از تنهایی، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد.
مثلاً ترس از تنهای در میان جمع ممکن است با مواردی مانند ترس از اجتماع یا هراس اجتماعی مرتبط باشد.
احساس تنهایی ممکن است در اثر درگیری های ذهنی خود شخص ایجاد شود.

ممکن است علت ترس از تنها شدن ، احساس کمبود توجه و محبت باشد.
و یا به خاطر فراموش نشدن خاطرات آسیب زننده از ذهن شخص ایجاد شده باشد
یک نگرانی خاص هم می تواند دلیل ترس بسیاری از افراد از تنها در خانه ماندن باشد.

ترس از تنهایی چه زمانی طبیعی است؟

گاهی هم ترس از تنهایی دلایل قابل قبولی دارد. مثلاً مونوفوبیا به علت اینکه در محله ای زندگی می کنید که میزان جرم بالایی دارد.
که البته این ترس ها هم نباید شما را به کاری فراتر از انجام اقدامات امنیتی و احتیاط وادارد.

ریشه ترس از تنها شدن در کودکی

خیلی از افراد هم به خاطر از دست دادن موقت یا دائمِ کسانی که آنها را حمایت می کردند، دچار ترس از تنهایی می شوند.
این ترس در کودکان متداول است. آنها اگر یکی از والدین خود را از دست بدهند، دچار پریشانی و اضطراب می شوند.
هم چنین در بزرگسالی از مونوفوبیا رنج می برند.

نیاز به امنیت بنیادین در کودکی، یکی از نیازهای اساسی کودکان زیر ۷ سال است.
زمانی که کودک هستیم نیازمند محبت، علاقه و توجه از سوی پرومادر و نزدیکان خود هستیم.
تا دو سالگی هم کاملاً به حضور مادر و احساس محبتی که به ما دارد وابسته و نیازمندیم.
کودک میتواند با تمام کمبود ها مقابله کند. اما یکی از مهم ترین و حیاتی ترین منابع رشدش را که محبت مادر است، نمی توان نادیده گرفت.

بنابراین کودکانی که تا پیش از دو سالگی، از محبت مادر محروم بوده باشند، عزت نفس رشد نیافته ای خواهند داشت.
هم چنین خواه ناخواه به دنبال راهی برای دریافت محبت و جلب توجه از دیگران خواهند بود.

مورد احترام و دوست داشتنی بودن و احساس رضایت از خود، که همان کلمه عزت نفس است، یکی از عوامل مهم برای رفع اضطراب است.
بنابراین فرد مضطرب برای برطرف کردن احساس طرد شدن، تنها ماندن و پذیرفته نشدن در اجتماع، دچار نگرانی و ترسی می شود که اگر درمان نشود، تا آخر عمر همراهش خواهد بود.

۳- عواقب ترس از تنهایی در بزرگسالی

کودکی که همواره نگران است که از پدر و مادرش جدا نشود و همیشه خود را به آنها وابسته می داند، هرگز آینده ی مستقلی برای خودش متصور نمی شود.
بنابراین حتماً شما هم افرادی را دیده اید که در بزرگسالی به خاطر همین وابستگی به خانواده دچار ترس از تنهایی شده اند.
و در نتیجه ی این ترس، رفتارهای اشتباهی از خود بروز داده اند.

در بزرگسالی چه رفتارهایی در اثر مونوفوبیا از افراد سر می زند؟

در این جا به چند نمونه از انواع رفتارهای اشتباه مبتلایان به ترس از تنهایی در یزرگسالی اشاره می کنیم:

  • ازدواج نکردن.
  • ازدواج می کند اما برای برگشتن نزد والدین از همسرش جدا می شود.
  • در شغلش رشد نمی کند و بهانه اش وابستگی پدر و مادرش به او است درحالیکه خودش به آنها وابسته است!
  • مدام با والدینش در تماس است و نمی تواند لحظه ای از آنها بی خبر باشد. به هر بهانه ای به دیدار آنها می رود و زندگی مشترک خود را فراموش می کند.
    بهانه اش هم انتظار والدین و احترام گذاشتن به آنهاست.

در واقع، این رفتارها می تواند نشانه های تصمیم ناخودآگاه فردی باشد که می خواهد هرطور شده، خود را به والدینش متصل نگه دارد.
زیرا تصور می کند نمی تواند به تنهایی از پس وجوه مختلف زندگی اش برآید.

به طور خلاصه، چنین فردی در بزرگسالی احساس می کند، در هیچ شرایطی توانایی تنها ماندن را ندارد.
رفتارها و انتخاب های اشتباه و وارد شدن به روابط غلط با آدم های اشتباه، حکایت از ترس از تنها شدن در این افراد دارند.

۴- درمان مونوفوبیا یا ترس از تنها شدن

با توجه به آنچه تا اینجا گفتیم، احساس اضطراب ناشی از جدا شدن باعث ایجاد ترس های شدید از تنها ماندن می شود.
بنابراین اگر در بزرگسالی مدام به دنبال افراد و روابطی هستید که این احساس ترس از تنهایی را از شما دور کند، بدون شک یک انتخاب اشتباه اتخاذ کرده اید.

پرورش عزت نفس

اگر بتوانیم در زندگی خود نیاز اساسی عزت نفس را پرورش دهیم و از آنچه هستیم رضایت داشته باشیم، مجبور نیستیم احساس تنها بودن را تجربه کنیم.
درنتیجه برای رهایی از ترس از تنها شدن، وابسته به محبت و توجه دیگران نخواهیم بود.
فراموش نکنید که اغلب مونوفوبیا منجر به تصمیم گیری های غلط در زندگی ما می شود.

برای بالا بردن عزت نفس:

  • ابتدا باید خودشناسی بپردازیم.
  • سپس خودمان را همان گونه که هستیم بپذیریم و از مواجه شدن با واقعیت های زندگی خود نهراسیم.
  • خودتان را همان گونه که هستید دوست یدارید!

دانستیم تنهایی یک احساس است. با شناخت این احساس و مواجه شدن با آن می توانیم به این نتیجه برسیم که احساس تنهایی صرفاً از تنها ماندن به وجود نمی آید. بلکه اغلب ریشه در کودکی ما دارد.
با رشد روحیه خویشتن دوستی و عزت نفس خود و تقویت سلامت روحی و معنوی مان می توانیک به تدریج ریشه های ترس از تنها شدن را از بین ببریم.

سخن پایانی: اگر ترس از تنهایی شما شدید است یا در زندگی روزمره شما تأثیر دارد، بهترین راه حل این است که به دنبال درمان قطعی آن باشید.
مانند همه انواع فوبیا، ترس از تنها بودن هم  به بسیاری از گزینه های درمانی پاسخ خوبی می دهد.

مونوفوبیا بعضی اوقات وابسته به ترس های دیگر است و درمانگر شما قادر به ایجاد یک برنامه درمانی اختصاصی خواهد بود که تمام نگرانی های شما را برطرف می کند.
بنابراین برای درمان ترس از تنها شدن حتماً به یک روان درمانگر متخصص و حرفه ای مراجعه کنید.

محتویات دپارتمان در یک نگاه

ترتیب پیشنهادی فرافکر برای مطالعه مطالب دپارتمان

دیدگاهتان را بنویسید