خودمختاری و قدرت انتخاب چه ارتباطی با میزان شادی انسان دارد؟

خودمختاری و قدرت انتخاب چه ارتباطی با میزان شادی انسان دارد؟

درباره قدرت انتخاب و خودمختاری و ارزش این دو چه می دانید؟
آیا می دانید ارزش ابزاری خودمختاری چیست؟
ارزش ابرازی آن چطور؟
چه تفاوتی میان ارزش ابزاری و ارزش ابرازی آن وجود دارد؟
چرا هر چقدر متعهدتر باشیم، شادتر هستیم؟ تعهد در رابطه آرامش و شادی به همراه دارد!
قدرت انتخاب چه تاثیری بر سلامت روان ما دارد؟
در این مقاله با مضمون تصمیم گیری و انتخاب، به ارزش قدرت انتخاب و خودمختاری می پردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانیم…

 

۱- مقدمه ای بر انتخاب و خودمختاری

آزادی و خودمختاری برای سلامتی و شادابی و انتخاب نیز برای آزادی و خودمختاری حیاتی هستند.
با این حال اگر چه آمریکایی های مدرن نسبت به سایر گروه های مردمی در گذشته و حال حق انتخاب بیشتری دارند و بنابراین طبق فرض ما، آزادی و خودمختاری آنها بیشتر است، اما به نظر می رسد که به لحاظ روانی از این وضعیت بهره ای برده باشند.

۲- ارزش اَبزاری انتخاب و خودمختاری

انتخاب ارزش ابزاری قدرتمند و روشنی دارد؛ چراکه مردم را قادر می سازد تا آنچه در زندگی نیاز داشته یا می خواهند را به دست آورند.
اگر چه بسیاری از نیازها همگانی هستند (غذا، مسکن، مراقبت بهداشتی، حمایت اجتماعی، آموزشی و ..‌.)، اما بیشتر آنچه ما برای شکوفایی نیازمندیم، به شدت فردی است.

ما ممکن است نیازمند غذا باشیم، حتما اما به ماهی خاویار نیاز نداریم.
ممکن است به مسکن نیاز داشته باشیم، اما حتما به اتاقی با سینمای خانگی، زمین بسکتبال در حیاط منزل و یک پارکینگ به ظرفیت ۱۶ اتومیبیل نیاز نداریم.
این لوازم تجملی برای کسی که ترجیح می دهد کنار یک شومینه در کلبه چوبی نشسته و مطالعه کند، بی ارزش خواهند بود.

خودمختاری

۳- انتخاب چیست؟

انتخاب آن چیزی است که هر فرد را قادر می سازد تا به دقت اهداف و فعالیت هایی که بهترین نحو ممکن وی را راضی می سازند، در محدوده منابع مالی خود دنبال کند.
شما می توانید یک گیاهخوار باشید و من یک گوشت خوار باشم.
شما می توانید به موسیقی هیپ هاپ گوش داده و من به موسیقی پاپ گوش دهم.
شما می توانید مجرد بمانید و من ازدواج کنم.
هر زمان که انتخاب به نحوی محدود شود، برای فردی در جایی حدی وجود دارد که از فرصت دنبال کردن چیزی دارای ارزش شخصی محروم است.

بیش از دو قرن پیش، آدام اسمیت مشاهده کرد که آزادی فردی در انتخاب موجب تضمین حداکثری تولید کارآمد و توزیع کالاهای اجتماعی می شود.
یک بازار رقابتی که توسط دولت محدود نشده و مملو از کارآفرینانی است که مشتاق توجه دقیق به نیازها و علایق مشتریان هستند، به طور مطلوبی در برابر مشتریان پاسخگو خواهد بود.
تولیدکنندگان کالا و فراهم آورندگان خدمات، گوش به زنگ، انعطاف پذیر و رهاشده از قوانین و قیدوبندها، آنچه مشتریان می خواهند را به طور دقیق در اختیار آنها قرار خواهند داد.

۴- ارزش اِبرازی انتخاب و آزادی

انتخاب به همان میزان که دارای ارزش ابزاری است، دارای ارزش دیگری است که شاید مهمتر هم باشد.
آزادی در انتخاب دارای ارزشی است که شاید بتوان آن را 《ارزش ابرازی》 نام نهاد.
انتخاب آن چیزی است که ما را قادر می سازد به جهان بگوییم که چه کسی هستیم و به چه چیزی اهمیت می دهیم.
این توصیف به اندازه ی نحوه ی پوشش ما بدیهی و سطحی است؛

لباس هایی که ما انتخاب می کنیم، بیانی عمدی از ذائقه هستند و با هدف ارسال پیام هایی چون:

  • من یک آدم احساسی هستم
  • من ثروتمند هستم
  • من این را می پوشم چون خودم می خواهم و نظر شما برای من مهم نیست

برگزیده می شوند. شما برای ابراز وجود به تعداد مکفی از انتخاب ها نیاز دارید.

این مسئله در سایر جنبه های زندگی تان نیز به عنوان انتخاب کننده صدق می کند.
غذایی که می خوریم، خودرویی که می رانیم، خانه هایی که در آنها زندگی می کنیم، تفریحات ما، مشارکت ما در امور خیریه، تظاهراتی که در آنها شرکت می کنیم، همه و همه این انتخاب ها یک کارکرد بیانی دارند و اهمیت عملی آنها مهم نیست. برخی انتخاب ها می توانند تنها کارکرد ابزاری داشته باشند.

ارزش ابرازی انتخاب۵- انتخاب، خودمختاری و خودمحوری

هر انتخابی که ما می کنیم، میثاقی با خودمختاری و حس خودمحوری مان است.
تقریبا تمامی فیلسوف های اجتماعی، اخلاقی یا سیاسی در فرهنگ غربی پس از افلاطون به چنین خود مختاری ای ارزش بالایی داده اند؛
و هر انتخاب جدیدی که به جمع انتخاب های ما افزوده می شود، به ما فرصت دیگری جهت ابراز خودمختاری و بنابراین شخصیت مان می دهد.

اما کارکرد ابزاری انتخاب ها تنها تا حدی است که ما بتوانیم آنها را آزادانه برگزینیم.
ارزش خود مختاری در تار و پود سیستم اخلاقی و قانونی ما تنیده شده است.
خودمختاری آن چیزی است که به ما اجازه می دهد تا فرد دیگری را از لحاظ اخلاقی (قانونی) در مقابل اقدامات خود مسئول بدانیم.
خودمختاری دلیل ستایش دستاوردهای فردی مردم و یا سرزنش آنها به خاطر شکست است.
اگر ما خود مختاری را کنار بگذاریم، زندگی جمعی ما دارای هیچ جنبه ی قابل شناختی نخواهد بود.

۶- تاثیر خودمختاری بر وضعیت روانی ما

علاوه بر مواردی که تاکنون گفتیم، خودمختاری تاثیری شگرف بر وضعیت روانی ما دارد.
در چند دهه ی گذشته محققان سراسر دنیا به دنبال اندازه گیری شادی بوده اند تا پی ببرند که چه عواملی باعث شادی مردم می شوند و هم اینکه میزان پیشرفت اجتماعی را اندازه گیری کنند.
معمولاً مطالعات شادابی سنجی شامل پرسش نامه است و معیارهای شادی، از پاسخ های داده شده به این پرسش ها به دست می آیند.
در زیر نمونه ای از این پرسش نامه ها را می بینید:

۷- میزان شادی و رضایت از زندگی

۱- در بیشتر موارد زندگی من تقریباً ایده آل است.
۲- شرایط زندگی من عالی است.
۳- من از زندگی ام راضی هستم.
۴- تا به حال به موارد مهم زندگیم دست یافته ام.
۵- اگر می توانستم زندگی ام را از نو آغاز کنم، تقریبا هیچ چیزی را تغییر نمی دادم.

پاسخ دهندگان به این پرسشنامه میزان موافقت خود با ۵ جمله فوق را با امتیاز بین ۱ تا ۷ بیان می کنند. مجموع این امتیازها معیار سلامتی روانی و شادی خواهد بود.
سخن پایانی: در این مطلب شما را مفهوم خودمختاری و قدرت انتخاب آشنا کردیم.
هم چنین درباره ارزش ابزاری و ابرازی انتخاب گفتیم.
در نهایت و مهم تر از همه تاثیر قدرت انتخاب بر میزان شادی انسان را بیان کردیم.
امیدواریم مفید واقع شود.

محتویات دپارتمان در یک نگاه

ترتیب پیشنهادی فرافکر برای مطالعه مطالب دپارتمان

دیدگاهتان را بنویسید