درمان وابستگی شدید رابطه عشقی در سه مرحله

درمان وابستگی شدید رابطه عشقی؛ برای خیلی از افراد غیر ممکن به نظر می‌رسد.
در روابط عشقی وابستگی معمولاً دردسرهای زیادی به وجود میاورد
میزان کم  وابستگی کم؛ یک نشانه از ترس از صمیمت و ایجاد رابطه عمیق است.  و میزان زیاد آن آزار دهنده و محدودکننده زندگی می شود. در این مقاله به مورد دوم؛ یعنی وابستگی شدید خواهیم پرداخت.

خبر خوب این است که درمان وابستگی شدید رابطه عشقی امکان پذیر است.
این مقاله سه مرحله مهم برای متعادل کردن میزان وابستگی در یک رابطه عاطفی را به شما یاد خواهد داد.
مطمئن باشید این با انجام‌دادن و تمرین زیاد این راهکارهای ساده؛ به‌زودی شاهد رابطه‌ای سالم‌تر و لذت‌بخش‌تر خواهید بود.

آنچه در این مقاله خواهید خواند:

مرحله اول: وابستگی‌تان را شناسایی کنید

برای شروع درمان وابستگی شدید آماده اید؟

سه مرحله مهم برای درمان وابستگی شدید وجود دارد: در هر مرحله سه کار مهم را باید انجام دهید. بعد از انجام این کارها؛  مطمئن باشید  که شما می توانید از وابستگی شدیدتان رها شوید.

وابستگی مخرب خودتان را بشناسید و تشخیص دهید

تا وقتی ندانید که وابستگی دارید یا خیر؛ برای درمان آن کاری نمی‌توانید بکنید. آیا در  رابه خود دچار حالات زیر می‌شوید؟

  • زمانی که از او دور می‌شوید و نمی‌توانید تصمیمی برای خودتان بگیرید
  • برای هر کاری حتی هر فکری در مغزتان؛ منتظر تأیید او هستید
  •  از تنهایی‌تان بدون او؛ وحشت دارید
  •  نیازهایتان برآورده نمی‌شوند و شما اعتراضی ندارید

 این کارها را به‌حساب عشق و عاشقی نگذارید. اینها نشان دهنده وابستگی شدیدتان به او و رابطه است. 
به وجود وابستگی‌های مخرب خودتان اعتراف کنید و آن را با نام وابستگی مخرب یا هر نام دیگری که دوست دارید یاد کنید.
آگاهی از وجود وابستگی‌های مخرب؛ قدم بزرگی در رهایی از آن است.

مرحله دوم: دلایل وابستگی تان را پیدا کنید

 برای درمان وابستگی شدید رابطه عشقی؛ ابتدا باید دلیل وابستگی خودتان را پیدا کنید
آیا می‌ترسید شما را رها کند؟
آیا نگرانید که متوجه عشق و علاقه شما نشود؟
آیا از تنها ماندن مضطرب می‌شوید؟ 
 ایا از نظر مالی یا تفریحات به او وابستگی دارید و می‌ترسید این مزایا را از دست بدهید؟ چند دلیل مهم می تواند باعث ایجاد وابستگی شدید شود.

ترس از نبودن دیگران

ترس از نبودن دیگری یک دلیل بسیار مهم وابستگی‌های مخرب است.ترسی فلج‌کننده که باعث تحمل هر نوع رابطه مخربی می‌شود.
این ترس را حس کنید به وجود آن اعتراف کنید و آن درک کنید.
وقتی کسی که می‌خواهید کنارتان نیست؛ وحشت وجودتان را با تنفس‌های عمیق با چشمان بسته کنترل کنید.
تنفس طولانی و عمیق باعث می‌شود فعالیت مغزی‌تان کاهش پیدا کند و بدنتان آرام‌تر شود.
هر بار دوباره ترستان برگشت این روش را ادامه دهید.
به‌زودی میزان ترستان از نبود دیگران به مقدار زیادی کم می‌شود.

احساس گناه

آیا شده در رابطه‌ای که همه چیز مثل روز قبل است و اتفاق تازه‌ای نیفتاده است بی‌دلیل احساس گناه کنید؟آیا بیشتر اوقات احساس گناه می‌کنید؟

احساس گناه یکی از احساسات منفی است که وابستگی زیادی ایجاد می‌کند.
برای کم کردن آن بیشتر ما سعی می‌کنیم از بیرون کمک بگیریم.
ما مجبور می‌شویم برای کم کردن احساس گناهمان؛ مرتب به دیگران خوبی کنیم و یا سعی کنیم نظرشان نسبت به خود مثبت نگه داریم.
گرفتن تأیید دیگران برای کم‌شدن احساس گناه؛ یک تلاش بیرونی است و باعث ایجاد وابستگی مخرب می‌شود
و البته متأسفانه نتیجه‌بخش هم نیست.
گاهی هم از دیگران می‌خواهیم برای اینکه احساس گناه نکنیم؛ خودشان را تغییر دهند یا به گونه خاصی با ما رفتار کنند.
این درخواست باعث محدودیت و حساسیت‌های زیادی می‌شود و در درازمدت ایجاد خشم و عصبیت می‌کند.

برای درمان وابستگی شدید رابطه عشقی؛ باید احساس گناه درونتان را درمان کنید.

اکثر مواقع؛ اتفاقات بیرونی ربطی به ایجاد احساس گناه شما ندارند. شما احتمالا به داشتن احساس گناه عادت کرده اید.
 این احساس را مانند احساسات دیگر بشناسید درکش کنید و رهایش کنید.
هر بار احساس گناه مبهمی داشتید باز با روش نوشتن افکارتان را روی کاغذ بیاورید و هر دلیلی که این احساس را در شما بیدار می‌کند تجزیه‌وتحلیل منطقی کنید و بعد خبری از احساس گناه نیست. به همین سادگی.

اهمیت زیاد به نظرات دیگران

یکی از دلایل وابستگی‌های مخرب این است که نظر دیگران اهمیت زیادی برای ما دارد.
می‌خواهیم همه ما را دوست داشته باشند. می‌ترسیم عشق و محبتشان را از دست بدهیم.
برای همین به آنها وقتی باید نه بگوییم؛ جواب مثبت می‌دهیم! این امر باعث ایجاد حس وابستگی و خشم درونی می‌شود.
شما از اینکه وابسته نظر آنها هستید از خودتان و آنها عصبانی و رنجیده خاطر خواهید ماند.

راهکارساده‌ای برای حل این مشکل وجود دارد

اول به نظر خودتان اهمیت بدهید. یعنی موقع تصمیم گیری؛ به شرایط خودتان هم فکر کنید.
بعد یادتان باشد هیچ‌وقت نمی‌توانید همه را راضی نگه دارید.
پس بازهم بیشتر حواستان به نظرات خودتان باشد و هر جا لازم است کاری را انجام دهید که درست می‌دانید.

مرحله سوم: درمان وابستگی شدید را کامل کنید

حالا وقت آن است که درمان وابستگی شدیدتان را کامل کنید. در دو مرحله قبل؛ تا حدودی بندهای وابستگی شل و آزادتر می شود. برای از بین بردن وایبستگی شدید یک مرحله مهم باقی مانده است. در این مرحله سه کار مهم را باید انجام دهید.

عزت‌نفس خودتان را بالا ببرید

وابستگی‌های مخرب عاطفی همواره با نداشتن عزت‌نفس ارتباط زیادی دارد.
چند تکنیک ساده  زیر را امتحان کنید.  عزت‌نفستان را سریع بالا می‌برد

تکنیک نه گفتن
خیلی وقت‌ها افراد به‌خاطر ترس ترک شدن و تنها ماندن؛ خودشان را مجبور به پذیرش هر درخواست و یا موقعیتی می‌کنند.
این پذیرش‌های ناخواسته؛ دردسرهای زیادی برایشان ایجاد می‌کند.
در درمان وابستگی شدید رابطه عشقی؛ ابتدا باید ترس از رها شدنتان را درک کنید.
وقتی بخاطر ترس در حال جواب مثبت دادن هستید؛ جلوی خودتانرا بگیرید و این بار سعی کنید؛ نه بگویید.
این نه گفتن اثرات زیادی دارد

. مهم‌ترین اثر آن؛ به رسمیت شناختن خودتان است.
نه گفتن‌ها را تمرین کنید.
به‌مرور نه‌تنها شما بلکه دیگران هم خواسته‌های شما را به رسمیت خواهند شناخت

تکنیک تمرکز بر روی موفقیت‌ها و نکات مثبت خود
در زمان کاهش عزت‌نفس؛ دیدن نقاط قوت خود؛ کار سختی می‌شود.
از همین امروز شروع کنید به نوشتن نقاط مثبت و موفقیت‌های خودتان و هر روز به آنها توجه کنید.

تکنیک توجه به خواسته‌های خود  
خواسته‌های شما مهم هستند اما این اهمیت ابتدا باید توسط خودتان به رسمیت شناخته شود و مهم دانسته شود.

تکنیک مراقبت از خود
با مراقبت کردن از سلامتی، شادی، آرامش، وجود معنوی و هر چیزی که متعلق به شماست؛ این پیام را به خود و دیگران می‌دهد که شما بارزش و عزت‌نفس هستید.

تکنیک تجسم مثبت از خود
هر روز و هر ساعت از خودتان تصویری مثبت و دوست‌داشتنی تجسم کنید.
شاید اوایل برایتان سخت باشد. مخصوصاً وقتی در حال درمان وابستگی شدید رابطه عشقی اتان هستید و از خودتان تصویر خوبی ندارید.
اما به‌مرور تجسم تصویر خوب خودتان؛ آسان‌تر می‌شود. تا روزی که متوجه می‌شوید ذهن شما؛ این تصویر را دائمی کرده است.

این چند تکنیک ساده را هر روز انجام دهید به‌زودی شاهد بالاتر رفتن عزت‌نفستان و کم‌شدن احساس وابستگی‌تان خواهید شد.

نقشه‌ای برای اوقات تنهایی‌تان داشته باشید

به این فکر کنید که تنهایی هم می‌تواند لذت‌بخش باشد! می‌توانید از فرصت تنهایی استفاده کنید و کارهای موردعلاقه خود را انجام دهید.
کتاب خواندن، گوش‌دادن به موسیقی، ورزش‌کردن و….
وقتی تنها هستید، لحظات کوچکی که در تنهایی با خودتان می‌گذرانید، می‌توانند لحظات ناب شادی‌بخش باشند.

شما برای اوقات تنهایی‌تان چه نقشه‌ای دارید؟
بله نقشه داشتن اهمیت زیادی دارد. تنها شدن ممکن است بار هیجانی زیادی داشته باشد .
به‌طوری‌که نتوانیم به‌درستی فکر کنیم و ندانیم چه باید بکنیم. شما می‌توانید یک نقشه تنهایی درست کنید:

نقشه تنهایی شما چیست؟ برای ما بنویسید. خواندن نقشه تنهایی لذت‌بخش است. انجام‌دادنش لذت‌بخش‌تر و شادی‌بخش‌تر.
در هنگام انجام‌دادن کارهای دوست‌داشتنی‌تان متوجه خواهید شد که فشار وابستگی کمتر شده است.

از افراد موفق در درمان وابستگی شدید رابطه عشقی اشان؛ الگو بگیرید

آیا در اطرافتان کسی را می‌شناسید که وابستگی مخرب در رابطه‌اش ندارد؟
یا کسانی را می‌شناسید که به وابستگی‌های شدید و مخربشان غلبه کرده‌اند و زندگی شادی را تجربه می‌کنند.
دیدن این افراد؛ ذهن ما متقاعد می‌کند که می‌توان از وابستگی مخرب و شدید رها شد.
کار مهم بعدی الگوبرداری از آنهاست.

به‌صورت مستقیم از آنها بپرسید راهکارهایشان برای غلبه بر وابستگی‌های مخربشان چه بوده است
و یا اگر آن‌قدر به آنها نزدیک نیستید در موردش تحقیق کنید و کارهایش را مشاهده و تجزیه‌وتحلیل کنید.
تا راه‌هایی که برای درمان وابستگی مخربشان رفته‌اند بیابید و آنها را انجام دهید.

لیلا دوستی دارد که توانست یک رابطه سه‌ساله مخرب را کنار بگذارد و زندگی شادتری بسازد.
بعد از کمی پرس‌وجو؛ متوجه شد که دوستش بعد از دو سال مشاوره و درمان تله رهاشدگی‌اش؛ توانسته است از رابطه مخربش بیرون بیاید.
وقتی لیلا؛ با همه کارهایی که یاد گرفته بود نتوانست وابستگی مخربش را شکست دهد، به یاد دوستش افتاد و از مشاوره کمک گرفت.
انجام راه‌حل‌های موفقیت‌آمیز دیگران؛ شما را هم در شکست وابستگی‌های ناسالم موفق می‌کند.

از رفع نیازهای خودتان اجتناب نکنید

اگر برای رفع نیاز خودتان به کسی محتاج باشید؛ وابستگی شدیدی به او پیدا خواهید کرد.
نیازهای انسان؛ اگر برطرف نشوند می‌توانند ایجاد ترس و اضطراب زیادی ایجاد می‌کنند.
شاید تا الان با نوشتن‌های تمرینی بالا متوجه شده باشید که به دلیل نیاز خاصی؛ وابستگی مخربی پیدا کرده‌اید.
خوب الان وقت آن است که آن نیاز را شناسایی کنید و برایش کاری انجام دهید.

دلیل وابستگی شما چیست؟ اگر دوست داشتید برای ما بنویسید تا با هم راه حلی برای درمان وابستگی شدید رابطه عشقی‌تان بیابیم.

نتیجه

باید ابتدا بپذیریم که وابستگی‌های مخرب داریم. بعد از آن دلایل وابستگی خود را پیدا کنید. چند دلیل مهم را در این مقاله برایتان آوردیم. در مرحله سوم؛ وقت تکمیل درمان وابستگی شدید است.اگر از مشکلات وابستگی مخربتان رنج می‌برید؛ به‌جای تحمل؛ از راهکارهای بالا استفاده کنید. نتیجه آن را برای ما بنویسید.

سوال و نظرات خودتون رو از طریق باکس دیدگاه در پایین با ما به اشتراک بذارید👇

  • من با خانومی واردرابطه شدم شدیدا عاشقشم ووابسته ولی داره ازاین احساس به عنوان اهرم فشاراستفاده میکنه دارم دیونه میشم فکرنبودنشم عذابم میده چ
    کنم
    چرازر میزنی من کی اینجابودم بااحساس مردم باری نکنید یمشت پلشتید بقران

  • من با خانومی واردرابطه شدم شدیدا عاشقشم ووابسته ولی داره ازاین احساس به عنوان اهرم فشاراستفاده میکنه دارم دیونه میشم فکرنبودنشم عذابم میده چکنم

    • سلام اسمه من علی و وابستگی شدید دارم داغونم

    • سلام علی جان خوبی منم یک مردهستم منم به چنین فاجعه ای برخوردم لطفا شماره تماس بفرستین تا دردودلی داشته باشیم شاید بتونیم به هم دیگه کمک کنیم ،درضمن فکرنکن که خیلی وابسته شدی چون فکرنمیکنم دراین زمینه کسی به پای من برسه

    • اینکه اذیت میشی حرفی درش نیست هیچ کسی هم نمیتونه منکرش باشه چونکه این طبیعت وابستگیه منم کاملا درکتون میکنم سوال اینجاست که ماوابستگی پیدا میکنیم تا اینکه چی کار کنیم اینکه به هدف اصلی مون برسیم آیا تابه حال هیچ فکرکردی که هدف اصلیت چی بوده است،اگر جوابت رسیدن به اون چیز یا شخص موردنظرته بازم من کاملا رد نمیکنم چون هیچ چیزی نیست که به کمال مطلق برسه ،جواب اینجاست که تو به یک قسمتی از خواسته ات میرسی ودرمقابل کلی ازخواسته های مهم واساسی خودتو یقینا به خاطر وابستگیهات ازدست میدی چرا ازدست میدی چون به چیزی وابسته شدی که توروازاصل هدفت بازداشته واین وابستکی گذرا که درواقع شبیه به پل نمیه کاره ای میمونه که تورو واسه رسیدن به اونطرف خاسته هایت کاملا درحسرت میذاره حالا اگه بخای درمسیر همان پل نیمه ساخته هی بشینی و منتظر اونطرف قضیه باشی که قطعا عمرتو وخودتو باختی ولی خوشبختانه ترین طرف قضیه اینه که تو ازهمون اولش راه برگشتت همواره وکاملا سالم ،تو وامسال ماها میتونیم همان لحظه خودمونو نجات بدیم ،وقتی که مااونطرف ماجرا رو میبینیم ومتوجهش هستیم چرا بیجهت خودمونو زجرکش کنیم واینم بدون که سختترین نوع زندگی همین نیمه راه موندن هست ،عاشقی ومعشوقی و وابستگی همان پل نمیه ساخته ای هستند که اگر کمی جلوتر بری میافتی واگر منتظر باشی زجرکش میشی پس همان بهتر که برگردی وبه پل های تمام ساخته وکامل فکر کنی که نه افت داره ونه توقف ،به درود دوست خوب من

  • سلام، ب دلایل نبود محبت از خانواده، متاسفانه گول محبتهای ی غریبه روخوردم و الان از تنهاموندن خیلی میترسم خیلی وابستش هستم ک داره عذابم میده این وابستگی لطفا کمکم کنیدحالم واقعا بده

    • مریم گلی ،خودت قشنگ میگی که قول خوردی پس قول خوردن دردی نداره که تو قول نخوردی تو موفق شدی تو فهمیدی که محبت کردن ومحبت دیدن قول زدن نیست ،چرا توقول دیگرانو باید بخوری بذار ویه کاری کن که دیگران قول تورو بخورن بذار دیگران وابسته توبشن ،فراموش نکن کسیکه به تو محبت کرده درواقع توازبس انرژی مثبتی داشتی که به اون شخص نفوذ کرده وحالا برای خارج کردن انرژیت ازاون شخص بازهم نیاز به انرژی ازطرف خودت هست که دیدگاهتو عوض کنی وبایک انرژی کاملا منفی اونو ازخودت دور کنی البته اون فردو دور نمیکنی به این معنی که توفکرنکن بادورکردن اون شخص دیگه دوستت نداره بلکه توهمیشه جذاب هستی ولی برای رهایی خود ازانرژی پرقدرت منفی خود برای رهایی خود استفاده کردی مطمان باش که تو برای همیشه جذاب هستی ولی سعی نکن این جذابیتتو صرف یک علاقه به یک شخص کنی چون باهمین دیدگاه خودتو قول زدی ویک دفعه چشمتو باز میکنی میبینی که ای بابا عمرت هدررفته پیر شدی وبه پای همان علاقه ای که دشمنت بوده سوختی پس دوست عزیزم خودتو نسوزو بلکه خودتو بساز من ازبس تجربه دارم که اینارو میگم اگه دوست داشتی میتونی اطلاعات بیشتری هم ازم بگیری

    • مریم گلی ،خودت قشنگ میگی که قول خوردی پس قول خوردن دردی نداره که تو قول نخوردی تو موفق شدی تو فهمیدی که محبت کردن ومحبت دیدن قول زدن نیست ،چرا توقول دیگرانو باید بخوری بذار ویه کاری کن که دیگران قول تورو بخورن بذار دیگران وابسته توبشن ،فراموش نکن کسیکه به تو محبت کرده درواقع توازبس انرژی مثبتی داشتی که به اون شخص نفوذ کرده وحالا برای خارج کردن انرژیت ازاون شخص بازهم نیاز به انرژی ازطرف خودت هست که دیدگاهتو عوض کنی وبایک انرژی کاملا منفی اونو ازخودت دور کنی البته اون فردو دور نمیکنی به این معنی که توفکرنکن بادورکردن اون شخص دیگه دوستت نداره بلکه توهمیشه جذاب هستی ولی برای رهایی خود ازانرژی پرقدرت منفی خود برای رهایی خود استفاده کردی مطمان باش که تو برای همیشه جذاب هستی ولی سعی نکن این جذابیتتو صرف یک علاقه به یک شخص کنی چون باهمین دیدگاه خودتو قول زدی ویک دفعه چشمتو باز میکنی میبینی که ای بابا عمرت هدررفته پیر شدی وبه پای همان علاقه ای که دشمنت بوده سوختی پس دوست عزیزم خودتو نسوزو بلکه خودتو بساز من ازبس تجربه دارم که اینارو میگم اگه دوست داشتی میتونی اطلاعات بیشتری هم ازم بگیری

  • خیلی احساساتی هستم و میدونم که تنها بمونم و زوج ها رو باهم ببینم اذیت میشم .
    و اینکه حس تنها بودن و مجرد بودن و زندگی رو مدیریت کردن خیلی اذیتم میکنه حس اینکه کسی منو دوست نداره و باقی عمرم رو باید به تنهایی سپری کنم .
    یه پسر ۱۸ ساله دارم مدام به خودم میگم برای اون تلاش میکنم اما میترسم اون هم مثل پدرش یه روز منو تنها بذاره

    • هدف آفرینش ما چیه؟ اینکه به رشد و آگاهی برسیم واسه این رشد و شکوفایی لازمه که من اول اینو متوجه بشم که من ارزشمندم و منحصر به فردم ولی ما از روبرو شدن با خود حقیقی مون میترسیم چرا چون یه عمر خودمون و فراموش کردیم و یادمون رفته خودی وجود داره، بخاطر همین ترس از تنهای اضطراب و هزار تا چیزه دیگه وجوده منو پر میکنه و من حس ناامنی دارم .باید روی خودآگاهیت کار کنی پیش مشاوره بری تا کم کم رشد کنی و قوی بشی

    • هدف آفرینش ما چیه؟ اینکه به رشد و آگاهی برسیم واسه این رشد و شکوفایی لازمه که من اول اینو متوجه بشم که من ارزشمندم و منحصر به فردم ولی ما از روبرو شدن با خود حقیقی مون میترسیم چرا چون یه عمر خودمون و فراموش کردیم و یادمون رفته خودی وجود داره، بخاطر همین ترس از تنهای اضطراب و هزار تا چیزه دیگه وجوده منو پر میکنه و من حس ناامنی دارم .باید روی خودآگاهیت کار کنی پیش مشاوره بری تا کم کم رشد کنی و قوی بشی

    • سلام منم با پسرم تنهام و همه عشق و محبتم را وقف پسرم کردم ولی بی منت و از روی عشق بلا عوض اگر ترس از تنهای داری خیلی بهتر از باکسی بودنه که دوسش نداری ترسهای ما دلیلش ضعیف بودن ایمان به خداست ارتباطت را با خدا بیشتر کن و همه چیزا بسپار به خودش منتظر نتیجه هم نباش حتما درست میشه

  • خیلی احساساتی هستم و میدونم که تنها بمونم و زوج ها رو باهم ببینم اذیت میشم .
    و اینکه حس تنها بودن و مجرد بودن و زندگی رو مدیریت کردن خیلی اذیتم میکنه حس اینکه کسی منو دوست نداره و باقی عمرم رو باید به تنهایی سپری کنم .
    یه پسر ۱۸ ساله دارم مدام به خودم میگم برای اون تلاش میکنم اما میترسم اون هم مثل پدرش یه روز منو تنها بذاره

  • نیاز مالی وابستگی شدید پیدا کردم ترک کردنش برام اسان ولی چون اطرافیان محل کار در جریانن این برام خیلی سخته تحملش

دیدگاهتان را بنویسید