تله های روانی چیست؟ چه عواملی باعث به وجود آمدن تله های روانی می شوند؟

تله های روانی چیست؟ چه عواملی باعث به وجود آمدن تله های روانی می شوند؟

  تله های روانی به چه معناست؟
تله ها تحت تاثیر چه عواملی به وجود می آیند؟
آیا درست است که بگوییم تنها محیط ناسالم خانوادگی عامل وجود تله های روانی در ماست؟
درباره امنیت بنیادین کودک چه می دانید؟ از اهمیت و تأثیر کودک درون غافل نباشید!!
به کمک طرحواره درمانی، با کودک درون خود آشتی کنید و تله های روانی را بی اعتبار کنید!
در این مقاله از فرافکر به این موضوع می پردازیم که مفهوم تله های روانی چیست و علت ایجاد آنها چه چیزهایی می تواند باشد؟

آنچه در این مقاله می خوانید:

تله های روانی

تله های روانی مانند موجودات زنده اند.
مهمترین هدف یک موجود زنده چیست؟ بله، حفظ حیات و زنده ماندن!
تله های روانی هم مانند یک موجود زنده، تمام تلاش خود را برای حفظ بقای شان می کنند. تله های زندگی برای بقا باید تغذیه کنند. اما خوراک تله ها چیست؟

خوراک تله دقیقا همان احساساتی است که در کودکی به او القا شده است! پس تله برای حفظ بقا، تمام تلاش خود را می کند تا دوباره همان احساسات را در شما ایجاد کند. احساساتی مانند حس بی ارزشی، بی لیاقتی، تنهایی، طرد شدن و رهاشدگی که هر یک از آنها نام یکی از تله ها است.
می دانیم که تله در ناخودآگاه شما زندگی می کند و به تمام افکار و احساسات شما دسترسی دارد. پس اگر غفلت کنید، می تواند با کنترل احساسات و افکارتان، هویت و موقعیت اجتماعی، سلامتی و ارتباطات شما را شدیداً تحت تاثیر قرار دهد و به آنها آسیب بزند.

آیا تله های روانی، همیشه آسیب رسان هستند؟

در حقیقت، تله از همان ابتدا آسیب رسان نبوده است! بلکه در کودکی برای محافظت از ما در مقابل شرایط نامطلوب به وجود آمده بود؛ وسیله ای برای کمک به سازگاری بهتر با محیط اطرافمان و با کمتربن آسیب.

مثلا شاید در کودکی قهر کردن روش خوبی برای محافظت از خودت در برابر خشم پدر و مادر بود. ولی این عکس العمل ها در بزرگسالی بی فایده است. به طور مثال اگر روزی رئیسم از دست من عصبانی شود، آیا می توانم با قهر کردن جوابش را بدهم؟!
اگر هربار که در روابطمان مشکلی پیش آمد، قهر کنیم و طرف مقابل خود را طرد کنیم، هرگز نمی توانیم رابطه سالمی ایجاد کنیم.

بنابراین این برخورد فقط مختص همان زمان بود و تله، آن را برای همان زمان طراحی کرده بود. اما تله بر ناخودآگاه ما  احاطه دارد و می تواند خیلی راحت کنترل رفتار هایمان را بدست گیرد. این مسئه در دوره غیرحضوری تله های روابط عاطفی به طور کامل بررسی شده و راه های نجات از تله های روانی مانند تله رهاشدگی را بیان می کند. برای آشنایی بیشتر با دوره تله های روابط عاطفی اینجا رو کلیک کن!

تله های روانی چگونه شکل می گیرند؟

شکل گیری شخصیت انسان بر دو عامل اصلی استوار است:

۱. عوامل محیطی

۲. عوامل وراثتی

ولی جفری یانگ، سه عامل را در شناخت تله های زندگی بررسی کرده است.
در ادامه به بررسی این عوامل می پردازیم.

عامل وراثت

عوامل وراثتی عواملی هستند که همراه DNA به ما منتقل می شوند. کودک ژن هایی را از والدین خود به ارث می برد که می تواند سازنده خلقیات و رفتارهای او باشد. حتی تفاوت های اخلاقی را در نوزادهایی که هنوز درکی از محیط اطراف ندارند،

می توان دید. کودکی ممکن است بسیار آرام باشد. ولی کودک دیگر در همان سن، بسیار لجوج و بداخلاق. این تفاوت ها در ذات آن فرد شکل گرفته اند و با رفتارهای اکتسابی کاملاً متفاوتند.

عامل محیط

عوامل محیطی همان عواملی اند که به طور گسترده سازنده شخصیت ماست. محیط و وراثت هردو بر ما تاثیر میگذراند و چیزی که هستیم را تشکیل می دهند.

برای مثال دو کودک دوقلو را تصور کنید. این دو در یک خانواده بزرگ می شوند (محیط یکسان). رفتارهای مشابهی با آنها می شود. اما خیلی اوقات این دو کودک رفتار های متفاوتی از خود نشان می دهند. یکی ممکن است از رفتار پرخاشگرانه پدر ناراحت شود و قهر کند. دیگری ممکن است عصبانی شود و در مقابل پدر بایستد یا با او دعوا کند. یکی رفتار منفعلانه پیش می گیرد. دیگری رفتار پرخاشگرانه.

تأثیر پدر و مادر و کودکی بر رفتار انسان در بزرگسالی

در واقع ما در همان کودکی، یکی از والدینمان را به عنوان الگوی جذاب تر و قوی تر انتخاب می کنیم. کسی را انتخاب میکنیم که فکر میکنیم شانس بقای بیشتری در زندگی دارد. مهم نیست که این انتخاب غلط باشد یا درست. مهم این است که ما از رفتارهای آن والد الگوبرداری میکنیم.

مثلاً اگر کودکی پدر پرخاشگرش را الگو قرار دهد، یک شخصیت کاملاً پرخاشگر خواهد داشت. و اگر مادر منفعلش را الگو قرار دهد، شخصیتی منفعل پیدا می کند که مدام توسط پدر سرکوب می شود.

تا اینجا شخصیت کودک با خلق و خوهای مشخص شکل گرفته است. اما جفری یانگ میگوید ما ۶ نیاز اساسی دیگر داریم که میتوان از آنها به عنوان سومین عامل موثر در شکل گیری تله فرد نام برد.

۶ نیاز کودک که تله ساز هستند

اگر این ۶ نیاز بسته به شخصیت آن کودک تأمین نشوند، احتمال ابتلای او به یکی از تله های روانی بسیار بالا خوهد رفت.

این ۶ نیاز عبارتند از:

  • امنیت بنیادین
  • ارتباط سالم با دیگران
  • خود مختاری
  • عزت نفس
  • خود ابرازگری
  • پذیرش محدودیت های واقع بینانه

مثال

میتوان کودکی را مثال زد که در خانواده ای بزرگ شده که: هرکاری دلش بخواهد را انجام میدهد. والدینش هرگز جلوی رفتارهای بدش را نمیگیرند. این کودک در آن خانواده هرگز نمی تواند درک درستی از واقعیت پیدا کند. او وقتی وارد جامعه می شود، با برخوردهای متفاوت تری رو به رو میشود.

نیاز به امنیت بنیادین

از بین این ۶ نیاز اساسی، بعضی از اهمیت بیشتری برخوردارند. مانند امنیت بنیادین. امنیت بنیادین احساس امنیت درونی است که کودک درون خودش حس می کند. امنیتی که میتواند به آن تکیه کند.
کودکی که این هسته امن درونی را نداشته باشد، در بزرگسالی دچار تله های روانی خواهد شد. این کودک ممکن است به تله رهاشدگی گرفتار شود و حس کند تمام دنیا می خواهند ترکش کنند.

می خواهیم با مثالی رابطه ی بین این سه عامل را بررسی کنیم. فرض کنید نیازهای ما از ۱ تا ۱۰ درجه بندی شوند. یعنی وقتی کودک در خانواده ای بزرگ شود که نیازهایش کاملا برطرف شوند، ۱۰ درجه از نیاز هایش براورده شده. وقتی درخانواده ای بزرگ شود که به نیازهایش کوچکترین توجهی نکنند، ۱ درجه.

تاثیر محیط در این حالت این گونه است: در هر خانواده ای نیازهای فرد با درجات متفاوتی برآورده می شود. از طرفی ویژگی های وراثتی کودکان هم در میزان دریافت نیازشان تاثیر گذار است. امنیت بنیادین همان احساس امنیت درونی است که کودک از محیط اطرافش میگیرد. اگر کودک این امنیت را در سال های اولیه زندگی اش دریافت نکند تا ابد با جای خالی آن دست و پنجه نرم خواهد کرد.

حال به این مثال دقت کنید:

خانواده ای را تصور کنید که سطح امنیت بنیادین در آن ۵ باشد. در واقع  ۵ واحد امنیت به کودکان این خانواده داده میشود. با توجه به خلق و خوی ذاتی، از بین دو کودک، یکی با ۳ واحد، امنیتش تامین می شود. ولی کودک دیگ با ۶ واحد امنیتش تامین می شود. در نتیجه در یک خانواده با درجه امنیتی یکسان، کودک اول امنیت بنیادینش تامین شده. ولی کودک دوم دچار تله روانی امنیت شده است.

حال فرض کنید درجه ارائه امنیت به کودکان در خانواده ای در پایین ترین سطح و یک باشد. واضح است که تمام کودکان این خانواده دچار تله روانی خواهند شد. این خانواده ها مستعد تربیت کودکان مبتلا به تله های روانی اند. در ادامه یا چند نمونه از این خانواده ها آشنا میشویم. این محیط ها محیط های خطرناکی هستند و کسانی که در این محیط ها بزرگ شوند مسلما بیشتر مستعد ابتلا به تله های روانی اند.

چند مثال از محیط های مستعد تله های روانی

مثال ۱

خانواده ای که در آن پدر عربده کش و پرخاشگر باشد. مادر هم شخصیت منفعلی داشته باشد.
هربار که پدر زورگویی می کند، مادر سعی میکند با حرف هایی مثل “آروم تر همسایه ها صداتو میشنون” یا “آبرومون میره” و… بحث را پایان دهد. ولی هیچ نقش کارآمدی در حل مشکلات خانواده ندارد.

مثال ۲

خانواده ای که هیچ مهر و محبتی به کودک خود ندارند. آنها تنها به پیشرفت تحصیلی و کاری او اهمیت می دهند. اگر کودک نتواند انتظاراتشان را برآورده کند، تحقیر و طردش میکنند.

مثال ۳

در خانواده ای که بین کودکان فرق می گذارند. یعنی به یک کودک توجه بیشتری میشود. این رفتار می تواند واقعی باشد و یا فقط تصور کودک باشد. که در هر صورت فرقی نمی کند. چون کودک همیشه حس می کند که توجه به خواهر یا برادرش بیشتر است. یا حس می کند که طرد شده است.

مثال ۴

یکی دیگر از این محیط های خطرناک، خانواده ی کنترل گر است. خانواده هایی که بایدها و نبایدهایشان بسیار زیاد است. گاهی حتی مشاهده میشود که فرد ۲۰ یا ۴۰ سال دارد، ولی هنوز پدر و مادرش برای کارهایش تصمیم میگیرند.
بخوانید: ۶ مثال رایج از تله های شخصیتی و تأثیر دوران کودکی ما بر دوران بزرگسالی

 

مثال ۵

یا برعکس مثال قبل، خانواده ای که که هیچ محدودیتی برای کودکش تعین نمی کند. آنها تمام عشق شان این است که کودکشان همواره راضی باشد و هرگز ناراحت نشود.

مثلاً ممکن است کودک با دوستانش دعوا کند و آنها را کتک بزند. ولی مادر یا پدرش به جای اینکه رفتار اشتباهش را گوشزد کنند، از او حمایت می کنند. این کودک با محدودیت های دنیای واقعی رو به رو نمی شود.

مثال ۶

به فرض خانواده ای که عشق را مشروط می کنند. آنها به کودک این پیام را می دهند که تو زمانی دوست داشتنی هستی که : در مدرسه شاگرد اول شوی. در مهمانی شلوغ نکنی. سر به زیر باشی. کارهایی که ما میگوییم را انجام دهی. طوری که ما می گوییم رفتار کنی و … .

مثال ۷

مثلاً در سنین کودکی، همسن هایتان شما را به بازی راه نمی دادند. هروقت که شما می رسیدید بازی را کنسل می کردند. این رفتار احساس اضافی بودن و طرد شدن به شما داده است. ممکن است در بزرگسالی دچار تله رهاشدگی شوید.

سخن پایانی:

در این مقاله آموختیم که: شکل گیری تله های روانی به اندازه ی خود انسان پیچیده است. هرچند محیط عامل بسیار مهمی در شکل گیری امنیت و هویت کودک است، ولی تنها عامل نیست. وراثت هم به عنوان یکی از عوامل بسیار تاثیر گذارند. با این حال ما فقط توان ایجاد تغییر در محیط را داریم.

ما باید به عنوان والد تمام تلاشمان را بکنیم که محیطی کاملاً سالم برای کودکمان فراهم کنیم. محیطی که در آن تمام نیاز های اساسی اش در بالاترین حد ممکن برآورده شوند.

پیشنهادات ویژه برای این مقاله

سوال و نظرات خودتون رو از طریق باکس دیدگاه در پایین با ما به اشتراک بذارید👇

دیدگاهتان را بنویسید