ابتدا رابطه؛ همه چی عاشقانه است ولی بعد ترکم می‌کند

ابتدا رابطه؛  طرف عاشقم میشه ، خیلی دوستم داره؛ همه چیز رابطه  عالیه و خیلی خوب پیش میره.
اما بعد از یک مدت منو ول میکنه و میره. نمی دونم چرا هی این اتفاق میوفته
من به‌راحتی می تونم یک نفر دیگه رو جذب کنم ولی نمیتونم نگهش دارم. هر کاری می‌کنم باز رهام می کنه.
ابتدا رابطه همیشه خوب و عالیه و پایان همیشه بدی داره! دیگه ناامید شدم. احساس می‌کنم یه مشکلی دارم.

این حرف‌ها برای شما آشنا است؟ 
از این مقاله استفاده کنید تا هم متوجه شوید چرا رابطه‌هایتان این شکلی شروع و تمام می‌شود و هم یک تکنیک درمانی مهم برای حل این مشکل را یاد بگیرید.

آنچه در این مقاله خواهید خواند:

به من بگین مشکل از کیه؟

: ” وقتی ابتدا رابطه؛ این‌همه عاشقم بوده؛ چرا آخه ولم میکنه  و میره. تقصیر منه یا اون؟ این خیلی ذهنمو اذیت می کنه.
اینکه من باعث میشم اون بره یا نه اون خودش میره.”

فرا فکر: رابطه شما با دوستان و آشنایان چطور است؟

:” خوب و حتی عالی. من با کسی مشکلی ندارم. باادب و مهربانم. حد و حدودم را در هر دوستی می‌شناسم و آن را رعایت می‌کنم. قابل‌اعتمادم. توقعاتم از دیگران متعادله و البته کلی رابطه دوستانه خوب دارم.”

فرا فکر: آیا همین رفتار را دررابطه‌با او داشتید؟

 نه راستش من وقتی عاشق کسی میشم خیلی مضطرب میشم. زیاد بهش زنگ می‌زنم. همه‌اش فکر میکنم اونم منو ول میکنه میره برای همین بیشتر سعی می‌کنم بهش بچسبم شاید بتونم این بار نزارم که بره.

فرا فکر: خوب دوستان دیگرتان هم ممکن است رهایتان کنند چرابه آنها نمی‌چسبید؟

: “آره واقعا راست میگین! اما چرا با دوستام اینجوری رفتار نمی‌کنم؟ چرا با اون فقط این‌جوری میشم؟”

چرا از ابتدا رابطه به طرف مقابل می‌چسبیم؟

فرا فکر: جوابش ساده است. ما با دوستانمان هرچقدر هم صمیمی باشیم آن نزدیکی و روابط عاشقانه را با یک فرد خاص تجربه نمی‌کنیم. منطقی و درست رفتار می‌کنیم.

اما امان از روزی که عاشق می‌شویم: از ابتدا رابطه؛ترس ازدست‌دادن و رها شدن آن‌قدر شدید می‌شود که اجازه نمی‌دهد منطقی رفتار کنیم. تله رهاشدگی ما بیدار می‌شود و ما را به داخل خود می‌کشد.

 همه خاطرات رها شدن از دوره کودکی تا به الان به یادمان می‌آورد. خاطراتی که تنها و درمانده رها شدیم. همین زندگی شاد و سرحالمان را تبدیل به زندگی با ترس و نگرانی می‌شود. انگار در چاله‌ای یا تله ایی افتاده باشیم. مرتب دست‌وپا می‌زنیم و کارهایی می‌کنیم که هرگز در حالت عادی انجام نمی‌دادیم.

نشانه‌های فعال‌شدن تله:

این کارها در ابتدا رابطه نشان می‌دهد که شما در تله رهاشدگی افتاده‌اید:

  • کنترل کردن
  • گیر دادن و چک کردن.
  • پرسیدن مرتب اینکه آیا دوستم داری؟
  • چرا نمی‌گویی دوستم داری؟
  • چند تا دوستم داری؟!
  • از کجا بدونم دوستم داری
  • و کلی سوالهای شبیه این.

و همه این سوالها روزی چند بار تکرار می‌شود.

: ” ای‌وای! من همه اشو انجام میدم. تازه فکر می‌کردم این حرفا نشون دهنده عشقه. ” 

ترس از رها شدن

فرا فکر: خیر اینها نشانه ترس است ترس از اینکه نکند ما را رها کند.
بعضی وقت‌ها افراد این رفتارها رو نشان‌دهنده عشق شدیدشان می‌دانند و آن را طبیعی فرض می‌کنند.
در حالی که درونشان پر از ترس و رنج ازدست‌دادن دوباره است. وجود عشق درون انسان را شاد و پر از افکار خوب می‌کند.

: “من این کارها رو عادتی انجام میدم.”

فرا فکر: تکرار این رفتارها در یک دوره طولانی و مرتب باعث می‌شود عادی جلوه کنند.
از طرفی وقتی زیاد انجام می‌شوند دیگر به علتش فکر نمی‌کنیم. به طور اتوماتیک و خودکار انجامشان می‌دهیم.

: “خوب کارهایی که من می‌کنم خیلی بده؟ به‌خاطر این کارها میره؟”

فرا فکر: خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. از ابتدا رابطه؛روزانه مرتب باید به یک نفر که دوستش دارید ثابت کنید که واقعاً دوستش دارید.
باز فردا همه دلایل شما را فراموش می‌کند و دوباره همین روند خسته‌کننده بی‌فایده ادامه پیدا می‌کند.
یا به این فکر کنید که کسی مرتب همه روابط شما را زیر نظر دارد تا از آنها یک دلیل برای خیانت پیدا کند
یا اینکه هر روز با شما دعوا و قهر کند چون به تلفنش جواب ندادید
به این فکر کنید که کم‌کم شما را از همه علائق و دوستانتان دور کند و شما را فقط برای خودش بخواهد …
ادامه بدهم یا متوجه نکته شدید؟

: “گرفتم! چه سخته با همچین کسی زندگی‌کردن. خوب چکار کنم؟ اگر قول بدم کارهای بالارو انجام ندم دیگه نمیره؟ می مونه؟”

قول دادن بی فایده

فرا فکر: خوب اگر بگویم شما نمی‌توانید به قولتان عمل کنید. اگر بگوییم این قول را بارها به خودتان و او داده‌اید و نتوانستید به آن عمل کنید؟

: “کاملاً درسته. من حتی وقتی به قول دادن فکر می‌کنم احساس ضعف می‌کنم”

فرا فکر: درست است. قول دادن راهش نیست. قول دادن به خودتان مثل این است که به خودتان بگویید دیگر به فیل سفید فکر نمی‌کنم.

: “ای‌وای  شروع کردم به فیل سفید فکرکردن!”

فرا فکر: خوب می‌بینید قول دادن باعث تحریک رفتارها می‌شود!

 برای نگه داشتنش چکار باید بکنم؟

: ” پس شما بگین چکار کنم که دیگه این‌قدر کارهای عجیب نکنم!”

فرا فکر: حتماً. اما قبلش چند تا سوال را جواب دهید. چه مواقعی نگرانی ازدست‌دادن و رها شدن شروع می‌شود؟

: ” از همون ابتدا رابطه؛ وقتی عاشق می‌شوم و یا عاشقم می‌شوند.”

قبول مشکل

فرا فکر: آیا باور می‌کنید که این سرنوشت شماست؟ یعنی شروع روابط با کسانی که شما رها خواهند کرد؟ 

: ” خوب نه. اگر فکر می کردم سرنوشتمه؛ اینجا نبودم”

فرا فکر: کاملا درست است. قبول دارید که این مشکل وجود دارد و به‌خاطر کارهایی است که در رابطه انجام می‌دهید؟  

: “احساس می‌کنم تو دادگاهم! خوب الان درموردش صحبت کردیم. بله فهمیده‌ام که مشکل از منه.”

فرا فکر: نه؛ در دادگاه نیستید. ما شما را قضاوت نمی‌کنیم بلکه درصد حل مشکلتان هستیم. می‌خواهیم کمک کنیم تا در آینده رابطه خوب و ماندگاری را داشته باشید

پذیرش سختی مشکل

 قبول دارید رفتارهایی که می‌کنید زور زیادی دارند و شما نمی‌توانید کنترلشان کنید؟

: ” بله “

فرا فکر: خوب الان شما در مرحله آگاهی و شایستگی قرار دارید.
یعنی هم به وجود مشکل از سمت خودتان آگاهید و هم خود را شایسته یک رابطه درست می‌دانید (از حضورتان در اینجا پیداست)
بودن در این مرحله باعث می‌شود درمان را بپذیرید و سختی‌های آن را قبول کنید.

: “درمانش سخته؟”

فرا فکر: خیر. کارهایی که باید انجام دهید آسان است. پشتکار داشتن و منضبط بودن برای ادامه تمرینات کار سختی است.

اول‌ازهمه به رفتارهایی انجام می‌دهید یک نام بدهید!

: “خوب همون تله خوبه.”

فرا فکر: بله اما تله انواع مختلفی دارد در این مورد روان‌شناسان از نام تله رهاشدگی استفاده می‌کنند.
یعنی تله‌ای که شما وقتی در آن می‌افتید دچار احساسات ناشی از رهاشدگی و تنها گذاشته شدن می‌شوید. 
احساساتی که باعث ایجاد آن رفتارهای عجیب می‌شوند.
مثل ترس که باعث می‌شود روزی ۱۰۰ بار به او زنگ بزنید تا مطمئن شوید هنوز در کنار شما هست.
یا احساس شدید غم حتی وقتی او کنار شماست و قصد رفتن ندارد.

: “اون غم الان هم به سراغم اومد”

فرا فکر: جای درستی به سراغتان آمده است.
در اینجا شما می‌توانید هر چه در مورد کودکی‌تان بعد از آن باعث آزارتان شده بگویید و با هم دوباره اطلاعات و باورهای غلط را پردازش می‌کنیم و
کم‌کم آنها را هضم می‌کنید و از آنها رنج نمی‌کشید.
این کار را به‌تنهایی نمی‌توانید انجام دهید. به‌خصوص اگر از یادآوری‌شان حالتان خیلی خراب می‌شود و یا دچار خودتخریبی و افسردگی شده‌اید.

راه حل : تکنیک سه مرحله‌ایی

: “یکسری تمرین هم گفتین داره؟”

فرا فکر: بله. سعی کنید از ابتدا رابطه این تکنیکها رو انجام دهید. یکسری تمرین را هر بار که دچار حال هیجانی بد شدید انجام دهید. در واقع یک تکنیک است با سه مرحله. این مراحل را هر بار پشت‌هم انجام دهید:

مرحله یک 

به خودتان بگویید تله رهاشدگی‌ام (یا هر نامی که خودتان می‌خواهید) فعال شده:

این کمک می‌کند که شدت احساساتتان را در اتفاق ساده مثل جواب تلفن ندادن درک کنید و متوجه باشید که در زمان حال نیستید.

مرحله دو 

بنویسید. همه آنچه در ذهنتان می‌گذرد را روی کاغذ خالی کنید. نگذارید در ذهنتان تلنبار شود. با نوشتن اولا آنها را به رسمیت می‌شناسید و همین باعث کمتر شدن تکرارشان می‌شود و هم متوجه می‌شوید که احساسات فعلی‌تان ربطی به زمان حال و رابطه‌تان ندارد.

مرحله سه 

 قبل از نوشتن به احساساتی که دارید نمره دهید: مثلا احساس غم ۸. بعد از نوشتن ببینید کدام باورتان مزاحم و یا بی‌ارزش است مثلا کسی منو دوست ندارد! در حالی که شما کلی دوست و آشنا دارید که دوستتان دارند. حتی دراین‌رابطه هم معلوم است که او دوستتان دارد. این دلایل را بیشتر پیدا کنید تا باور کهنه بدردنخور رنج اورتان سست شود. هر بار باوری غلط و دردسرساز را نشانه بگیرید و دلایل رد آن را پیدا کنید و بنویسید

دوباره به احساساتتان نمره دهید: متوجه خواهید شد که مقدارشان پایین آمده است.

هر بار که دچار هیجان شدیدی شدید این سه کار را پشت‌هم انجام دهید.

به‌مرور متوجه می‌شوید شدت احساساتتان تا آنجایی پایین آمده که می‌توانید کنترلش کنید. پس کم‌کم وقتی تمایل به مثلاً زنگ زدن پیدا می‌کنید منطقتان قادر است جلوی این کار آزاردهنده را بگیرد.

اگر او مقصر باشد چی؟

— خوب اگر واقعاً اون مقصر باشه چی؟ مثلا آدم خیانت‌کاری باشه که باعث بشه من مرتب بهش شک کنم و بخوام کنترلش کنم؟

فرا فکر: در جلسه بعد در این مورد صحبت می‌کنیم. فعلا این جلسه را با این یادآوری این نکته تمام می‌کنیم.

از ابتدا رابطه  بهتر است با یک تکنیک ساده سه مرحله ایی؛ هیجانات دردناکمان را کاهش دهیم. بعد از کم‌شدن درد و رنج حاصل از تله رهاشدگی؛ می‌توانیم منطقی‌تر فکر کنیم و منطقی‌تر عمل کنیم.

پس احتمال بهم خوردن رابطه بخاطر رفتارهای ما بسیار کم شود.

تمرین یادتان نرود.

نتیجه

ابتدا رابطه عاطفی؛ هر چقدر هم عاشقانه باشد؛ نمی تواند ماندگاری رابطه را تضمین کند. اگر رابطه ماندگار و سالم می خواهید؛ به این چهار خبر خوب درباره رابطه عاطفی دقت کنید.  در این چهار خبر؛ راهکارهای مهمی برای درمان شکست عشقی  وجود دارد. بعد از درمان رنجهای گذشته؛ حالا می توانید یک رابطه عاشقانه زیبا و ماندگار را تجربه کنید.

پیشنهادات ویژه برای این مقاله

دیدگاهتان را بنویسید